golf

/ˈɡɑːlf//ɡɒlf/

معنی: بازی چوگان یا گلف
معانی دیگر: (ورزش) گلف، گلف بازی کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a game in which a small white ball is hit with various special clubs into each of a series of holes, usu. nine or eighteen, spaced far apart over an outdoor course, the object being to do so with as few strokes as possible.

- He has a good swing for golf, but he needs to practice making putts.
[ترجمه گوگل] او تاب خوبی برای گلف دارد، اما نیاز به تمرین ساخت توپ دارد
[ترجمه ترگمان] او ضربه خوبی برای گلف دارد، اما او نیاز دارد تا پرتاب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: golfs, golfing, golfed
مشتقات: golfer (n.)
• : تعریف: to play golf.

- They always golf on their vacations in Florida.
[ترجمه گوگل] آنها همیشه در تعطیلات خود در فلوریدا گلف می کنند
[ترجمه ترگمان] آن ها همیشه در تعطیلات خود در فلوریدا گلف بازی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. golf ball
گوی گلف

2. a golf match
مسابقه ی گلف

3. a golf player
بازیکن گلف

4. the golf ball rimmed the hole
گوی گلف دور سوراخ چرخ زد.

5. an eighteen-hole golf course
زمین گلف هیجده خانی

6. to play golf
گلف بازی کردن

7. she's no slouch at golf
بازی گلف او بد نیست.

8. the lie of a golf ball
طرز قرارگیری توپ گلف

9. His favourite recreations are golf and playing Scrabble.
[ترجمه گوگل]تفریحات مورد علاقه او گلف و بازی اسکربل است
[ترجمه ترگمان]سرگرمی های مورد علاقه اش بازی گلف و بازی کردنشان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There is a superb 18-hole golf course 6 miles away.
[ترجمه گوگل]یک زمین گلف 18 سوراخ عالی در 6 مایلی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک زمین گلف ۱۸ حفره ای در ۶ مایلی دور وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Our golf club is run by a very unfriendly clique .
[ترجمه گوگل]باشگاه گلف ما توسط یک دسته بسیار غیر دوستانه اداره می شود
[ترجمه ترگمان]باشگاه گلف ما توسط یه گروه خیلی غیر دوستانه اداره میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Are there any golf courses around here?
[ترجمه گوگل]آیا زمین گلف در این اطراف وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]آیا زمین های گلف در این اطراف وجود دارند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It's a bit bourgeois, isn't it, joining a golf club?
[ترجمه گوگل]این کمی بورژوایی است، اینطور نیست، پیوستن به یک باشگاه گلف؟
[ترجمه ترگمان]یه کمی bourgeois، مگه نه، عضو باشگاه گلف؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Would you make a reservation for golf?
[ترجمه گوگل]آیا برای گلف رزرو می کنید؟
[ترجمه ترگمان]واسه بازی گلف رزرو می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I've just joined the local golf/squash/tennis club.
[ترجمه کیما] من فقط به باشگاه تنیس رفتم
|
[ترجمه گوگل]من به تازگی به باشگاه گلف/اسکواش/تنیس محلی ملحق شده ام
[ترجمه ترگمان]من همین الان به باشگاه تنیس \/ اسکواش \/ تنیس محلی پیوستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Mickelson won his first major golf tournament while still an amateur.
[ترجمه گوگل]میکلسون اولین تورنمنت بزرگ گلف خود را در حالی که هنوز آماتور بود برنده شد
[ترجمه ترگمان]Mickelson اولین مسابقه بزرگ گلف خود را کسب کرد، در حالی که هنوز یک آماتور بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Ralph gave me some pointers on my golf swing.
[ترجمه گوگل]رالف در مورد تاب گلف به من چند اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]رالف به من چند تا راهنمایی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. In the 1955 golf championship, dark horse Jack Fleck defeated Ben Hogan.
[ترجمه گوگل]در مسابقات قهرمانی گلف 1955، اسب تیره جک فلک، بن هوگان را شکست داد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۵۵، جک فلک، اسب سیاه، بن هوگان را شکست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. Would you like to golf tomorrow?
[ترجمه گوگل]دوست داری فردا گلف بزنی؟
[ترجمه ترگمان]فردا گلف بازی می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بازی چوگان یا گلف (اسم)
golf

انگلیسی به انگلیسی

• type of ball game in which clubs are used to hit a small which ball into a series of holes
play golf
golf is a game in which you use long sticks called clubs to hit a ball into holes that are spread out over a large area of grass.

پیشنهاد کاربران

گلف
مثال: He plays golf every weekend.
او هر آخر هفته گلف بازی می کند.
Golf: بازی یا ورزش گلف
Gulf: شاخاب یا خلیج
golf ( n ) ( ɡɑlf ) =a game played over a large area of ground, golfing ( adj, n ) =playing golf, e. g. a golfing vacation. a week spent golfing with friends.
golf
گُلفیدَن.
golf ( ورزش )
واژه مصوب: گوی چال
تعریف: ورزشی که در آن تلاش می کنند گوی مخصوصی را با چوب دستی عصاشکل با کمترین ضربات به داخل چاله هایی که در مسیر بازی تعبیه شده است هدایت کنند |||متـ . گلف
کلمه golf مخفف Gentlemen Only Ladies Forbidden توی قرن 18 که بازی گلف اختراع شده فقط مخصوص مرد ها و خانوم ها اجازه بازی نداشتن
بازی که با یک دسته توپ را با محاسبات به درون یک سوراخ پرتاب میشود
بازی گلف

بپرس