golden rule

/ˈɡoʊldənˈruːl//ˈɡəʊldənruːl/

(در انجیل) قانون طلایی (که بدین مضمون است: با دیگران چنان کن که خواهی با تو آنچنان کنند)، آنچه به خود روا نمی داری به دیگران نیز روامدار، قانون طلایی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a rule of conduct that is usu. phrased "Do unto others as you would have them do unto you".

جمله های نمونه

1. Hanson's golden rule is to add value to whatever business he buys.
[ترجمه گوگل]قانون طلایی هانسون این است که به هر کسب و کاری که می‌خرد ارزش بیافزاید
[ترجمه ترگمان]قانون طلایی \"هانسون\" این است که به هر کاری که می خرد، ارزش اضافه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The golden rule when creating your design is: keep it simple.
[ترجمه گوگل]قانون طلایی هنگام ایجاد طرح شما این است: آن را ساده نگه دارید
[ترجمه ترگمان]قانون طلایی هنگام ایجاد طرح شما این است: ساده نگه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Remember, when driving a car, the golden rule is never to take both hands off the steering wheel.
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید، هنگام رانندگی، قانون طلایی این است که هرگز هر دو دست خود را از روی فرمان برندارید
[ترجمه ترگمان]به یاد داشته باشید، هنگام رانندگی یک اتومبیل، قانون طلایی هرگز نمی توانید هر دو دست را از فرمان اتومبیل بردارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The golden rule of cooking is to use fresh ingredients.
[ترجمه گوگل]قانون طلایی آشپزی استفاده از مواد تازه است
[ترجمه ترگمان]قانون طلایی پخت وپز استفاده از ترکیبات تازه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The golden rule for working in any factory is to observe its safety regulations.
[ترجمه گوگل]قانون طلایی کار در هر کارخانه رعایت مقررات ایمنی آن است
[ترجمه ترگمان]قانون طلایی برای کار در هر کارخانه، رعایت مقررات ایمنی آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The golden rule in tennis is to keep your eye on the ball.
[ترجمه گوگل]قانون طلایی در تنیس این است که مراقب توپ باشید
[ترجمه ترگمان]قانون طلایی تنیس، چشم شما را روی توپ نگه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The golden rule in playing tennis is to watch the ball closely.
[ترجمه گوگل]قانون طلایی در بازی تنیس تماشای توپ از نزدیک است
[ترجمه ترگمان]قانون طلایی تنیس بازی کردن توپ را از نزدیک تماشا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The golden rule is never to clean a valuable coin.
[ترجمه گوگل]قانون طلایی این است که هرگز یک سکه با ارزش را تمیز نکنید
[ترجمه ترگمان]قاعده طلایی هرگز پاک کردن یک سکه با ارزش نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Remember the golden rule of legal PR-keep the client in the picture.
[ترجمه گوگل]قانون طلایی روابط عمومی قانونی را به خاطر بسپارید - مشتری را در عکس نگه دارید
[ترجمه ترگمان]قانون طلایی روابط عمومی را به خاطر داشته باشید - مشتری را در تصویر نگه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The first, golden rule is that children do not learn at an even pace.
[ترجمه گوگل]اولین قانون طلایی این است که بچه ها با سرعت یکسان یاد نمی گیرند
[ترجمه ترگمان]اولین قانون طلایی این است که بچه ها حتی با سرعت یاد نمی گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They discovered and applied the golden rule of leading change: Do unto yourself what you would have others do unto themselves.
[ترجمه گوگل]آنها قانون طلایی رهبری تغییر را کشف کردند و به کار بردند: همان کاری را که دوست دارید دیگران با خودشان انجام دهند با خودتان انجام دهید
[ترجمه ترگمان]آن ها قانون طلایی تغییرات عمده را کشف و به کار بردند: کاری را که دیگران برای خود خواهید داشت انجام دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Again, the golden rule is only pick a cause that is dear to your heart.
[ترجمه گوگل]باز هم، قانون طلایی این است که فقط دلیلی را انتخاب کنید که برای شما عزیز باشد
[ترجمه ترگمان]باز هم قانون طلایی تنها دلیلی را انتخاب می کند که برای قلب شما گرامی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. My golden rule of cooking is to use the best of fresh ingredients.
[ترجمه گوگل]قانون طلایی من در آشپزی استفاده از بهترین مواد تازه است
[ترجمه ترگمان]قانون طلایی من استفاده از بهترین مواد اولیه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The golden rule is to use a drawing program which builds its image from instructions rather than individual dots.
[ترجمه گوگل]قانون طلایی استفاده از یک برنامه ترسیمی است که تصویر خود را از دستورالعمل‌ها می‌سازد تا نقاط منفرد
[ترجمه ترگمان]قاعده طلایی استفاده از یک برنامه نقاشی است که تصویر خود را از دستورالعمل ها به جای نقاط مجزا می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• do unto others as you would have them do unto you, command based on sayings in the old and new testament
a golden rule is an important thing to remember to do in order to be successful at something.

پیشنهاد کاربران

قاعده زرین
قانون طلایی
قانون اصلی
Main rule
هر چی برای خودت میپسندی برای دیگران هم بپسند!

بپرس