golden age

/ˈɡoʊldənˈeɪdʒ//ˈɡəʊldəneɪdʒ/

(در آثار اوید ovid نویسنده ی باستانی و سایر قدما) دوران طلایی که در آن بشر شاد و سعادتمند و معصوم بود، عصر ترقی و تعالی، عصر طلایی، وابسته به مردمان عصر طلایی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: (sometimes cap.) in Greek and Roman mythology, the first age of humans, in which people lived peacefully, prosperously, and innocently.

(2) تعریف: the most creative and flourishing period in the history of a nation, art form, or the like.

- the golden age of television
[ترجمه گوگل] دوران طلایی تلویزیون
[ترجمه ترگمان] عصر طلایی تلویزیون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: (informal) the age at which a person retires.

جمله های نمونه

1. The golden age is before us, not behind us.
[ترجمه گوگل]دوران طلایی پیش روی ماست نه پشت سر ما
[ترجمه ترگمان]عصر طلایی در مقابل ما قرار دارد، نه پشت سرمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Elizabethan period was the golden age of English drama.
[ترجمه گوگل]دوره الیزابت دوران طلایی نمایشنامه انگلیسی بود
[ترجمه ترگمان]دوران الیزابت عصر طلایی نمایش انگلستان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She was an actress from the golden age of the cinema.
[ترجمه گوگل]او بازیگر دوران طلایی سینما بود
[ترجمه ترگمان]او بازیگر عصر طلایی سینما بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You grew up in the golden age of American children's books.
[ترجمه گوگل]شما در دوران طلایی کتاب های کودکان آمریکایی بزرگ شده اید
[ترجمه ترگمان]تو در عصر طلایی کتاب های کودکان آمریکایی بزرگ شدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The book takes a nostalgic look at the golden age of the railway.
[ترجمه گوگل]کتاب نگاهی نوستالژیک به دوران طلایی راه آهن دارد
[ترجمه ترگمان]این کتاب به سن طلایی خط آهن نگاه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In some ways it was a golden age.
[ترجمه گوگل]از جهاتی دوران طلایی بود
[ترجمه ترگمان]از بعضی جهات، دوران طلایی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Athens is in the middle of her golden age.
[ترجمه گوگل]آتن در میانه دوران طلایی خود است
[ترجمه ترگمان]آتن در میانه عصر طلایی خود قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She asked us to go back to the golden age of Callaghan.
[ترجمه گوگل]او از ما خواست که به دوران طلایی کالاگان برگردیم
[ترجمه ترگمان]او از ما خواست که به عصر طلایی of برگردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It was the golden age of the fakirs.
[ترجمه گوگل]دوران طلایی فاکیرها بود
[ترجمه ترگمان]این عصر طلایی of fakirs بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. For me, too, a golden age.
[ترجمه گوگل]برای من هم دوران طلایی
[ترجمه ترگمان]برای من هم سن و سال طلایی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Although we don't know it yet, the golden age of the unregulated market is past.
[ترجمه گوگل]اگرچه هنوز آن را نمی دانیم، اما دوران طلایی بازار بی نظم گذشته است
[ترجمه ترگمان]اگرچه هنوز نمی دانیم، عصر طلایی بازار کنترل نشده گذشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Others see a new golden age of business and technology that will lift the market to unimagined heights.
[ترجمه گوگل]برخی دیگر عصر طلایی جدیدی از تجارت و فناوری را می بینند که بازار را به ارتفاعات غیرقابل تصوری می رساند
[ترجمه ترگمان]برخی دیگر عصر طلایی جدیدی را می بینند که بازار را به heights حتی نمی کشاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He argues that, just as Antwerp's golden age depended on openness, so will its future.
[ترجمه گوگل]او استدلال می کند که همانطور که دوران طلایی آنتورپ به باز بودن بستگی داشت، آینده آن نیز بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]استدلال می کند که، همچنانکه عصر طلایی آنورس متکی به باز بودن است، آینده آن نیز به همین شکل خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Golden Age: Ideology and cultural history.
[ترجمه گوگل]عصر طلایی: ایدئولوژی و تاریخ فرهنگی
[ترجمه ترگمان]عصر طلایی: ایدئولوژی و تاریخ فرهنگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The presumed answer is that the golden age has long since disappeared below the horizon of memory.
[ترجمه گوگل]پاسخ فرضی این است که دوران طلایی مدتهاست که در زیر افق حافظه ناپدید شده است
[ترجمه ترگمان]پاسخ مفروض این است که عصر طلایی مدت ها است که زیر افق حافظه از بین رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[] عصر طلایی (کوهنوردی)، دورة بین 1854 (صعود قلة وترهورن توسط سرآلفرد ویلز wills ) و 1865 (نخستین صعود قلة مترهورن توسط ادوارد ویمپر whimper) . در این دوره تقریباً تمامی قله های بلند آلپ و تعداد زیادی از قله های کوتاه تر صعود شدند .

انگلیسی به انگلیسی

• first age of the world when mankind lived in innocence happiness (greek and roman mythology); flourishing period (usually of a people or nation)
a golden age is a period of time during which a very high level of achievement is reached in a particular subject, especially in art or literature.

پیشنهاد کاربران

دوران طلایی و شکوفایی
عصر طلایی
مثال :
The 90's the golden age of Rap
دهه ۹۰ دوران طلایی موسیقی رپ
عصر طلایی
دوران خوشبختی

بپرس