1. The golden age is before us, not behind us.
[ترجمه گوگل]دوران طلایی پیش روی ماست نه پشت سر ما
[ترجمه ترگمان]عصر طلایی در مقابل ما قرار دارد، نه پشت سرمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The Elizabethan period was the golden age of English drama.
[ترجمه گوگل]دوره الیزابت دوران طلایی نمایشنامه انگلیسی بود
[ترجمه ترگمان]دوران الیزابت عصر طلایی نمایش انگلستان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She was an actress from the golden age of the cinema.
[ترجمه گوگل]او بازیگر دوران طلایی سینما بود
[ترجمه ترگمان]او بازیگر عصر طلایی سینما بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. You grew up in the golden age of American children's books.
[ترجمه گوگل]شما در دوران طلایی کتاب های کودکان آمریکایی بزرگ شده اید
[ترجمه ترگمان]تو در عصر طلایی کتاب های کودکان آمریکایی بزرگ شدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The book takes a nostalgic look at the golden age of the railway.
[ترجمه گوگل]کتاب نگاهی نوستالژیک به دوران طلایی راه آهن دارد
[ترجمه ترگمان]این کتاب به سن طلایی خط آهن نگاه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. In some ways it was a golden age.
7. Athens is in the middle of her golden age.
[ترجمه گوگل]آتن در میانه دوران طلایی خود است
[ترجمه ترگمان]آتن در میانه عصر طلایی خود قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She asked us to go back to the golden age of Callaghan.
[ترجمه گوگل]او از ما خواست که به دوران طلایی کالاگان برگردیم
[ترجمه ترگمان]او از ما خواست که به عصر طلایی of برگردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It was the golden age of the fakirs.
10. For me, too, a golden age.
11. Although we don't know it yet, the golden age of the unregulated market is past.
[ترجمه گوگل]اگرچه هنوز آن را نمی دانیم، اما دوران طلایی بازار بی نظم گذشته است
[ترجمه ترگمان]اگرچه هنوز نمی دانیم، عصر طلایی بازار کنترل نشده گذشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Others see a new golden age of business and technology that will lift the market to unimagined heights.
[ترجمه گوگل]برخی دیگر عصر طلایی جدیدی از تجارت و فناوری را می بینند که بازار را به ارتفاعات غیرقابل تصوری می رساند
[ترجمه ترگمان]برخی دیگر عصر طلایی جدیدی را می بینند که بازار را به heights حتی نمی کشاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He argues that, just as Antwerp's golden age depended on openness, so will its future.
[ترجمه گوگل]او استدلال می کند که همانطور که دوران طلایی آنتورپ به باز بودن بستگی داشت، آینده آن نیز بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]استدلال می کند که، همچنانکه عصر طلایی آنورس متکی به باز بودن است، آینده آن نیز به همین شکل خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Golden Age: Ideology and cultural history.
[ترجمه گوگل]عصر طلایی: ایدئولوژی و تاریخ فرهنگی
[ترجمه ترگمان]عصر طلایی: ایدئولوژی و تاریخ فرهنگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The presumed answer is that the golden age has long since disappeared below the horizon of memory.
[ترجمه گوگل]پاسخ فرضی این است که دوران طلایی مدتهاست که در زیر افق حافظه ناپدید شده است
[ترجمه ترگمان]پاسخ مفروض این است که عصر طلایی مدت ها است که زیر افق حافظه از بین رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید