gofer

/ˈɡoʊfər//ˈɡəʊfə/

کلوچه ای که درمیان دواهن بشکل شان عسل میپزندوهمان شکل رابر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (slang) an employee whose main function is running errands.

جمله های نمونه

1. I started out as a gofer, running errands for him and doing odd little jobs.
[ترجمه گوگل]من کارم را به‌عنوان یک بازی‌باز شروع کردم، برای او کارهایی انجام می‌دادم و کارهای کوچک عجیب و غریب انجام می‌دادم
[ترجمه ترگمان]شروع کردم به بیرون کشیدن ماموریت برای او و انجام دادن کاره ای عجیب و غریب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Durham was a gofer, a nothing!
[ترجمه گوگل]دورهمی یک گوفور بود، یک هیچ!
[ترجمه ترگمان]موسسه دوره ام بچه gofer و a بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Gofer breaks the eggs into the flour.
[ترجمه گوگل]گوفر تخم مرغ ها را در آرد می شکند
[ترجمه ترگمان]gofer تخم مرغ ها را در آرد می شکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Gofer is dancing with a belle, too.
[ترجمه گوگل]گوفر نیز با یک گل می رقصد
[ترجمه ترگمان] gofer \"داره با یه دختر خوشگل می رقصه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Gofer in drawing process influence on the yarn quality stability and production efficiency of back process.
[ترجمه گوگل]گوفر در فرآیند کشش بر ثبات کیفیت نخ و راندمان تولید فرآیند پشتی تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]Gofer در طراحی تاثیر فرآیند بر پایداری کیفیت الیاف و بازدهی تولید فرآیند برگشتی تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Gofer puts the plate into the oven.
[ترجمه گوگل]گوفر بشقاب را داخل فر می گذارد
[ترجمه ترگمان]gofer بشقاب را به داخل تنور می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Minnie asks Gofer to fetch the cake.
[ترجمه گوگل]مینی از گوفر می خواهد که کیک را بیاورد
[ترجمه ترگمان]مینی از Gofer می خواهد کیک را بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Send the gofer out for cigarettes.
[ترجمه گوگل]گوفر را برای سیگار بیرون بفرست
[ترجمه ترگمان] gofer رو بفرست واسه سیگار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He works as a gofer in a small store.
[ترجمه گوگل]او در یک فروشگاه کوچک به عنوان یک گافر کار می کند
[ترجمه ترگمان]او به عنوان a در یک فروشگاه کوچک کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Gofer runs out quickly.
[ترجمه گوگل]گوفر به سرعت تمام می شود
[ترجمه ترگمان]gofer خیلی سریع فرار میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Gofers However, back to roadshow campaigning and an important innovation: Gofers.
[ترجمه گوگل]Gofers با این حال، به کمپین نمایش جاده ای و یک نوآوری مهم برمی گردیم: Gofers
[ترجمه ترگمان]بااینحال، بازگشت به تبلیغات roadshow و یک نوآوری مهم: gofers
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. And Emile Heskey, on the back of three Premier League goals last season, was invited to resume as Wayne Rooney's gofer.
[ترجمه گوگل]و امیل هسکی، پس از سه گل لیگ برتر در فصل گذشته، دعوت شد تا به عنوان گلف باز وین رونی از سر بگیرد
[ترجمه ترگمان]در فصل گذشته، امیل هسکی، که در پشت سه گل برتر لیگ برتر قرار داشت، به عنوان \"وین رونی\" (وین رونی)دعوت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Some designers have become the tail of market, the gofer of boss, the midwife of commodity carnival. . . .
[ترجمه گوگل]برخی از طراحان دم بازار، گوفور رئیس، مامای کارناوال کالا شده اند
[ترجمه ترگمان]بعضی از طراحان دم بازار شده اند، رئیس اداره، قابله و قابله کارناوال کالا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. At his request, Janice Em interrupted her labors as a computer operator and gofer for the Council Advisory Staff, and joined him in his office.
[ترجمه گوگل]به درخواست او، جانیس ام کار خود را به عنوان یک اپراتور کامپیوتر و بازی‌باز برای کارکنان مشاور شورا قطع کرد و به او در دفترش پیوست
[ترجمه ترگمان]به درخواست او، \"Janice ام\" کار خود را به عنوان یک اپراتور رایانه ای و gofer برای کارکنان مشاور شورا قطع کرد و در دفترش به او پیوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• someone who is employed to run errands
a gofer is someone who is employed to help someone by fetching things, and generally carrying out unimportant tasks; an informal word.

پیشنهاد کاربران

خرکار
خرحمال
پادو
کسی که استخدام شده تا همه نوع کاری انحام بده.
( غیررسمی ) : نوکر، چاکر، خادم، غلام، پادو، کنیز.

بپرس