godson

/ˈɡɒdsʌn//ˈɡɒdsʌn/

معنی: پسر تعمیدی، مرد تعمیدی
معانی دیگر: پسر خوانده ی روحانی (رجوع شود به: godchild)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a male godchild.

جمله های نمونه

1. He really wants to fulfil his role as godson properly.
[ترجمه گوگل]او واقعاً می خواهد نقش پسرخوانده خود را به درستی ایفا کند
[ترجمه ترگمان]او واقعا می خواهد نقش خود را به عنوان godson انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Avitus was also related, if only as godson, to bishop Mamertus, brother of the theologian Claudianus.
[ترجمه گوگل]آویتوس، حتی به عنوان پسرخوانده، با اسقف مامرتوس، برادر کلادیانوس متکلم نیز مرتبط بود
[ترجمه ترگمان]Avitus نیز به عنوان godson، به اسقف Mamertus، برادر of، مرتبط بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. My nephew and godson Peter loves board games and sports, so these are more prevalent in his home than in mine.
[ترجمه گوگل]برادرزاده و پسرخوانده من پیتر عاشق بازی های رومیزی و ورزش است، بنابراین این بازی ها در خانه او بیشتر از خانه من رایج است
[ترجمه ترگمان]nephew و godson، games و sports را دوست دارد، بنابراین اینها در خانه او بیشتر از مال من رایج هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Godson skied out of bounds down the back side into deep woods to which he was a stranger.
[ترجمه گوگل]Godson خارج از محدوده از پشت به جنگل های عمیقی که برای آن غریبه بود، اسکی کرد
[ترجمه ترگمان]godson با استفاده از خارج شدن از مرز به اعماق جنگل، که او غریبه بود، استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Another staunch supporter is Wulstan Atkins, Elgar's godson.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از حامیان سرسخت ولستان اتکینز، پسرخوانده الگار است
[ترجمه ترگمان]یکی دیگر از حامیان سرسخت Wulstan Atkins، godson است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was rather awkward with his godson.
[ترجمه گوگل]او نسبت به پسرخوانده اش نسبتاً بی دست و پا بود
[ترجمه ترگمان]پسر تعمیدی او اندکی ناشیانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But the Godson 3C processor will leapfrog current technology by using a 28-nanometer process, although this will only increase its clock speed by about a factor of two, estimates Halfhill.
[ترجمه گوگل]Halfhill تخمین می زند که پردازنده Godson 3C با استفاده از یک فرآیند 28 نانومتری از فناوری کنونی جهش می کند، اگرچه این سرعت کلاک آن را تنها حدود دو برابر افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]اما پردازنده godson ۳ C با استفاده از یک فرآیند ۲۸ نانومتر با استفاده از یک فرآیند ۲۸ نانومتری از فن آوری فعلی حرکت می کند، اگرچه این کار فقط سرعت ساعت خود را با حدود یک فاکتور ۲ افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You don't worry about anything but growing my godson in there.
[ترجمه گوگل]تو نگران چیزی نیستی جز اینکه پسرخوانده من را در آنجا بزرگ کنی
[ترجمه ترگمان]تو نگران چیزی نیستی جز اینکه پسر تعمیدی من اونجا رشد کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He was arrested for theft on the same day as my godson, each in a different part of Brighton.
[ترجمه گوگل]او به جرم دزدی در همان روزی که پسرخوانده من بود، هر کدام در قسمتی از برایتون دستگیر شد
[ترجمه ترگمان]او در یک روز به عنوان پسر تعمیدی من، هر یک در یک قسمت دیگر برای تن، دستگیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Even at Sunday River, despite the publicity surrounding the Godson caper, there have been no other such incidents.
[ترجمه گوگل]حتی در ساندی ریور، علیرغم تبلیغاتی که در مورد کیپر Godson منتشر شد، هیچ اتفاق دیگری از این قبیل رخ نداده است
[ترجمه ترگمان]حتی در رودخانه یکشنبه، علی رغم تبلیغات پیرامون جست وخیز godson، چنین حوادثی وجود نداشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Then, spurred by the thought of Wurst and chips for lunch, my son and godson overtook me.
[ترجمه گوگل]سپس، با تحریک فکر وورست و چیپس برای ناهار، پسرم و پسرخوانده ام از من سبقت گرفتند
[ترجمه ترگمان]آن وقت پسر و پسر تعمیدی من به من رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. According to Tom Halfhill, industry analyst and editor of Microprocessor Report, the eight-core Godson 3B will still be significantly less powerful than Intel's best chip, the six-core Xeon processor.
[ترجمه گوگل]به گفته تام هالفهیل، تحلیلگر صنعت و سردبیر Microprocessor Report، تراشه هشت هسته ای Godson 3B همچنان به میزان قابل توجهی از بهترین تراشه اینتل، یعنی پردازنده Xeon شش هسته ای، قدرت کمتری خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]به گفته تام Halfhill، تحلیل گر صنعت و سردبیر گزارش microprocessor، این مدل هشت هسته godson ۳ B همچنان نسبت به بهترین چیپ (اینتل s)، یعنی پردازنده شش هسته ای Xeon، به طور قابل توجهی کم تر قدرتمند خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The radiance of jet plume in arbitrary light of sight are predicated using Curtis - Godson micro - spectrum approximation.
[ترجمه گوگل]تابش ستون جت در نور دید دلخواه با استفاده از تقریب طیف ریز کورتیس - Godson پیش بینی می شود
[ترجمه ترگمان]تشعشع of جت در نور دل خواه از نظر با استفاده از تقریب spectrum Curtis - godson پیش بینی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Loongson processor family (known in China by the name Godson), is now in its sixth generation.
[ترجمه گوگل]خانواده پردازنده های Loongson (که در چین با نام Godson شناخته می شود)، اکنون در نسل ششم خود قرار دارد
[ترجمه ترگمان]خانواده پردازنده Loongson (که در چین با نام godson شناخته می شود)اکنون در نسل ششم خود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پسر تعمیدی (اسم)
godson

مرد تعمیدی (اسم)
godson

انگلیسی به انگلیسی

• male godchild
a godson is a male godchild.

پیشنهاد کاربران

بپرس