1. It was a godsend that he was there.
[ترجمه گوگل]این یک نعمت الهی بود که او آنجا بود
[ترجمه ترگمان]این نعمت بزرگی بود که او در آنجا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Pharmacists are a godsend when you don't feel sick enough to call the doctor.
[ترجمه گوگل]وقتی شما آنقدر مریض نمی شوید که بتوانید با پزشک تماس بگیرید، داروسازان یک موهبت الهی هستند
[ترجمه ترگمان]وقتی به اندازه کافی مریض نیستید که به دکتر خبر بدهید، a است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The grant was a real godsend, especially considering the theatre was due to close next month.
[ترجمه گوگل]این کمک مالی یک موهبت واقعی بود، به خصوص با توجه به اینکه تئاتر قرار بود ماه آینده تعطیل شود
[ترجمه ترگمان]این کمک بلاعوض یک موهبت الهی بود، به ویژه با توجه به این که تئاتر قرار است ماه آینده تعطیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The hot weather has been a godsend for ice-cream sellers.
[ترجمه گوگل]هوای گرم برای بستنی فروشان موهبت الهی بوده است
[ترجمه ترگمان]هوای گرم یک موهبت الهی برای فروشندگان کرم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It was a godsend to have him there just when we needed someone.
[ترجمه گوگل]این یک موهبت الهی بود که او را درست زمانی که به کسی نیاز داشتیم آنجا بود
[ترجمه ترگمان]یه نعمت بزرگ بود که وقتی به یه نفر احتیاج داشتیم اونجا داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Her gift of money was a godsend.
7. This new benefit has come as a godsend for low-income families.
[ترجمه گوگل]این مزیت جدید به عنوان یک موهبت الهی برای خانواده های کم درآمد آمده است
[ترجمه ترگمان]این مزیت جدید برای خانواده های کم درآمد، یک موهبت الهی محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The river proves a godsend for the sweaty, sun-dazzled tourist.
[ترجمه گوگل]این رودخانه یک موهبت الهی برای گردشگران عرق کرده و خیره شده از نور خورشید است
[ترجمه ترگمان]این رودخانه از یک گردشگر عرق کرده، آفتاب زده، یک موهبت الهی محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A Godsend for anyone who has to submit work as it gets rid of the chance of sending a duff disk.
[ترجمه گوگل]یک موهبت الهی برای هر کسی که مجبور است کار خود را ارسال کند زیرا شانس ارسال دیسک داف را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]برای هر کسی که مجبور باشد کار کند و از شر این شانس خلاص شود که یک قرص نان برایشان بفرستد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The good weather has been a real godsend for construction companies.
[ترجمه گوگل]هوای خوب یک موهبت واقعی برای شرکت های ساختمانی بوده است
[ترجمه ترگمان]آب و هوای خوب یک موهبت الهی واقعی برای شرکت های ساختمانی بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. And the biggest - the biggest godsend that ever came to Bass's in the maltings was the endless belt.
[ترجمه گوگل]و بزرگترین - بزرگترین موهبتی که تا به حال به باس در مالتینگ رسیده کمربند بی پایان بود
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین موهبت الهی که تا به حال به صید ماهی گیری نایل امده بود، کمربند endless بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Although this godsend might do palpable good for needy individuals and worthy institutions, I feel that it is still somehow unclean.
[ترجمه گوگل]اگرچه این موهبت ممکن است برای افراد نیازمند و مؤسسات شایسته مفید باشد، اما من احساس میکنم که هنوز به نحوی ناپاک است
[ترجمه ترگمان]اگر چه این موهبت الهی ممکن است برای افراد نیازمند و نهاده ای ارزشمند خیلی خوب عمل کند، من احساس می کنم که هنوز به طریقی کثیف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This was an absolute godsend to beginners.
[ترجمه گوگل]این یک موهبت مطلق برای مبتدیان بود
[ترجمه ترگمان]این یک نعمت کامل برای مبتدی ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. So I was something of a godsend for her.
[ترجمه گوگل]بنابراین من برای او یک موهبت الهی بودم
[ترجمه ترگمان]به همین خاطر من یه هدیه الهی برای اون بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. It was a godsend for the women.
[ترجمه گوگل]این یک موهبت الهی برای زنان بود
[ترجمه ترگمان]این هدیه godsend برای زن ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید