godless

/ˈɡɑːdləs//ˈɡɒdlɪs/

معنی: بی خدا
معانی دیگر: خدانشناس، کافر، بی دین، لامذهب

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: godlessly (adv.), godlessness (n.)
• : تعریف: without belief in any god; atheistic.
متضاد: godly, pious, religious
مشابه: agnostic

جمله های نمونه

1. He's godless, where he comes there's trouble.
[ترجمه گوگل]او بی خدا است، جایی که می آید مشکل دارد
[ترجمه ترگمان]اون بی godless، جایی که براش دردسر درست می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Down on your knees, you godless vermin!
[ترجمه گوگل]روی زانو، ای جانوران بی خدا!
[ترجمه ترگمان]بخواب روی زانوهات، ای جانور موذی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Mr Gore, on the other hand, won the godless coasts and the industrial mid-west.
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر آقای گور سواحل بی خدا و غرب میانه صنعتی را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، آقای گور در سواحل godless و خاورمیانه صنعتی پیروز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We will fill the godless beast's stomach with them while he is still asleep.
[ترجمه گوگل]ما شکم حیوان بی خدا را در حالی که هنوز در خواب است از آنها پر خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]در حالی که هنوز در خواب است، شکم حیوان را پر می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. in I Timothy 4:7 he talks about godless and silly myths.
[ترجمه گوگل]در اول تیموتائوس 4: 7 او در مورد افسانه های بی خدا و احمقانه صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]در The I ۴ ۴: ۷ او درباره godless و افسانه های احمقانه صحبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Like godless jesters at a feast, They gnashed at me with their teeth.
[ترجمه گوگل]مثل شوخی‌های بی‌خدا در مهمانی، دندان‌هایشان را به من می‌سایند
[ترجمه ترگمان]مانند jesters که در جشنی شرکت کنند، آن ها با دندان هایشان به من حمله می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A godless net muting with ant colony algorithm for IC design is presented.
[ترجمه گوگل]یک شبکه بی خدا با الگوریتم کلونی مورچه برای طراحی IC ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]یک muting خالص با الگوریتم کلونی مورچه برای طراحی IC ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Those Godless Red Chinese Commie Capitalists are bullying their smaller neighbors who have legitimate territorial claims to the area.
[ترجمه گوگل]آن دسته از سرمایه‌داران کم‌خدای سرخ چین، همسایه‌های کوچک‌تر خود را که ادعای ارضی مشروعی نسبت به این منطقه دارند، قلدری می‌کنند
[ترجمه ترگمان]این Godless Godless چینی (Red Capitalists)، همسایگان smaller خود هستند که ادعاهای ارضی قانونی در این منطقه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It may represent humanity coming to terms with a godless world.
[ترجمه گوگل]ممکن است نشان دهنده کنار آمدن بشریت با دنیای بی خدا باشد
[ترجمه ترگمان]این ممکن است نمایانگر انسانیت باشد که با یک جهان بی خدا به سر می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Two or three grave sedate-looking persons shook their heads, and left the inn, hinting, that if Gile Gosling wished to continue to thrive, he should turn his thriftless godless nephew adrift again.
[ترجمه گوگل]دو یا سه نفر که ظاهر آرام بخش داشتند، سرشان را تکان دادند و مسافرخانه را ترک کردند و اشاره کردند که اگر گیل گاسلینگ می‌خواهد به رشد خود ادامه دهد، باید دوباره برادرزاده بی‌خدای بی‌هدف خود را به بیرون برگرداند
[ترجمه ترگمان]دو یا سه نفر که سر خود را تکان می دادند سر تکان می دادند و کاروانسرا دار را تکان می دادند و اشاره می کردند که اگر Gosling سر و کله اش پیدا نشود، برادرزاده خود را به godless turn
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Such is the destiny of all who forget God ; so perishes the hope of the godless.
[ترجمه گوگل]سرنوشت همه کسانی که خدا را فراموش کردند، چنین است; پس امید بی خدا را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]این سرنوشت همه کسانی است که خدا را فراموش می کنند؛ پس از امید of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Difficult way a very small country health hospital director is true of completely lawless godless?
[ترجمه گوگل]راه دشواری که یک رئیس بیمارستان بهداشتی کشور بسیار کوچک در مورد بی خدایی کاملاً بی قانون صادق است؟
[ترجمه ترگمان]به همین ترتیب، یک مدیر بیمارستان بهداشت و درمان یک کشور خیلی کوچک، از godless که به طور کامل lawless است، درست است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بی خدا (صفت)
godless

انگلیسی به انگلیسی

• having no god, believing in no god, ungodly; wicked, impious
a godless person does not believe in god and has no moral principles; used showing disapproval.

پیشنهاد کاربران

بپرس