godhead

/ˈɡɑːdˌhed//ˈɡɒdhed/

معنی: خدا، خدایی، الوهیت، ربالنوع، جوهر الوهیت
معانی دیگر: (معمولا با g بزرگ و the) خداوند، پروردگار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: (cap.) the essential nature of God.

(2) تعریف: (cap.) God.
مشابه: divine, everlasting

(3) تعریف: divinity.

جمله های نمونه

1. The life of the Godhead is a life of mutual support and self-gift.
[ترجمه گوگل]زندگی خدای متعال زندگی با حمایت متقابل و هدیه دادن به خود است
[ترجمه ترگمان]زندگی of زندگی حمایت دو طرفه و self است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The degree to which the entire godhead is evoked as a unitary spiritual conception depends upon the circumstances.
[ترجمه گوگل]درجه ای که کل الوهیت به عنوان یک تصور روحانی واحد برانگیخته می شود به شرایط بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]درجه الوهیت کامل به عنوان یک مفهوم واحد ذهنی بستگی به شرایط دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Godhead, or at least Christology, then appears to be biased against women.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که الوهیت، یا حداقل مسیح شناسی، علیه زنان تعصب دارد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که The، یا حداقل Christology، در برابر زنان متمایل به تعصب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There is in the Godhead in heaven one who fully understands us and is there as our representative and our head.
[ترجمه گوگل]در الوهیت در بهشت ​​کسی وجود دارد که ما را کاملاً درک می کند و به عنوان نماینده و رئیس ما آنجاست
[ترجمه ترگمان]در بهشت کسی هست که ما را به طور کامل درک می کند و به عنوان نماینده و سر ما در آنجا حضور دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Godhead is made up of God, Jesus and The Holy Spirit.
[ترجمه گوگل]الوهیت از خدا، عیسی و روح القدس تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]Godhead از خداوند، عیسی مسیح و روح القدس تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Three persons in the Godhead are the Father, the Son, and the Holy Spirit.
[ترجمه گوگل]سه شخص در الوهیت عبارتند از پدر، پسر و روح القدس
[ترجمه ترگمان]سه نفر در the پدر، فرزند و روح القدس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But the Godhead of the Father, of the Son, and of the Holy Spirit is all one, the glory equal, the majesty coeternal .
[ترجمه گوگل]اما الوهیت پدر، پسر و روح القدس همه یکی است، جلال برابر است، عظمت همیشگی
[ترجمه ترگمان]اما the پدر، فرزند، و روح القدس همه یک سان است، اعلی حضرت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You are the eternal Supreme Personality of Godhead, like unto the sun as am I.
[ترجمه گوگل]تو شخصیت اعلای ابدی خداوندی هستی، مانند خورشید که من هستم
[ترجمه ترگمان]تو همان شخصیت همیشگی Godhead هستی، مثل تو خورشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There is only one God ( Godhead ), Three Persons.
[ترجمه گوگل]تنها یک خدا (خداوند) وجود دارد، سه شخص
[ترجمه ترگمان]فقط یک خدا وجود دارد (Godhead)، سه نفر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Certainly those who spread the message of Godhead are most munificent.
[ترجمه گوگل]یقیناً کسانی که پیام خدا را منتشر می کنند، بزرگوارترند
[ترجمه ترگمان]قطعا کسانی که پیام of را منتشر می کنند، سخاوتمند هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This is impossible without the Trinity, in which each person of the Godhead delights in the others.
[ترجمه گوگل]این بدون تثلیث غیرممکن است، که در آن هر یک از افراد الوهیت از دیگران لذت می برند
[ترجمه ترگمان]بدون تثلیث، که در آن هر فرد از لذت های Godhead در دیگران لذت می برد، محال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It seems to me to be both useless and presumptuous to attempt to pierce the incognito of the essential Godhead.
[ترجمه گوگل]به نظر من تلاش برای نفوذ به ناشناس ربوبیت ذاتی هم بی فایده و هم متکبرانه است
[ترجمه ترگمان]به نظر من هم بی فایده است و هم گستاخانه است که به طور ناشناس به صورت ناشناس نفوذ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It is there as a guide to tutor souls who have not yet fully established their personal reconnection to the Godhead.
[ترجمه گوگل]آنجا به عنوان راهنمای روح‌هایی است که هنوز ارتباط مجدد شخصی خود را با الوهیت به طور کامل برقرار نکرده‌اند
[ترجمه ترگمان]در آنجا به عنوان راهنما برای کسانی که هنوز به طور کامل هویت شخصی خود را به the established، در آنجا به عنوان راهنما وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Every word of the Toran braided crowns for the Godhead.
[ترجمه گوگل]هر کلمه توران تاج هایی را برای الهه بافته است
[ترجمه ترگمان]هر کلمه of crowns را برای the بافته شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خدا (اسم)
almighty god, god, heaven, deity, holy, divinity, godhead, numen

خدایی (اسم)
deity, divinity, godhead, godship

الوهیت (اسم)
divinity, godhead, godhood, numen

رب النوع (اسم)
godhead

جوهر الوهیت (اسم)
godhead

انگلیسی به انگلیسی

• divinity, divine nature
the godhead is the divine nature of god; a literary word.

پیشنهاد کاربران

بپرس