goal line

/ɡoʊlˈlaɪn//ɡəʊllaɪn/

(فوتبال) خط دروازه (که هر گاه توپ از آن رد شود یک گل به حساب می آید)، (فوتبال آمریکایی) دو خط انتهایی در دو طرف میدان که هرگاه توپ از آن رد شود شش امتیاز به حریف داده می شود

جمله های نمونه

1. Officials decreed that the ball never breached the goal line.
[ترجمه گوگل]مقامات رسمی اعلام کردند که توپ هرگز از خط دروازه نشکند
[ترجمه ترگمان]مقامات حکم کرده اند که این توپ هرگز خط هدف را نقض نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I gather there was a defender on the goal line so Strachan couldn't have been offside at all.
[ترجمه گوگل]فکر می کنم یک مدافع روی خط دروازه وجود داشت، بنابراین استراکان اصلا نمی توانست در آفساید باشد
[ترجمه ترگمان]با خودم فکر کردم که یک مدافع در خط دروازه است که به هیچ وجه نمی توانست پدر offside باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It showed the puck crossing the goal line at 19: 5
[ترجمه گوگل]نشان داد که توپ در ساعت 19:5 از خط دروازه عبور می کند
[ترجمه ترگمان]آن ها گوی سبقت را از خط دروازه در ساعت ۱۹: ۵ نمایش دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. McNown self-propelled, 11 yards, hurtling over the goal line as if he were playing rugby.
[ترجمه گوگل]مک ناون خودکششی، 11 یارد، از بالای خط دروازه طوری پرت می شود که انگار در حال بازی راگبی است
[ترجمه ترگمان]۱۱ متری خود را به جلو پرتاب کرد، انگار داشت راگبی بازی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. However, the goal line may be unclear and the rules of the game are constantly being revised.
[ترجمه گوگل]با این حال، خط دروازه ممکن است نامشخص باشد و قوانین بازی دائما در حال بازنگری است
[ترجمه ترگمان]با این حال، خط هدف نامشخص است و قوانین بازی به طور مداوم مورد بازبینی قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. When a player carries the ball over the goal line it is called a touchdown.
[ترجمه گوگل]زمانی که بازیکنی توپ را از روی خط دروازه حمل می کند به آن تاچ داون می گویند
[ترجمه ترگمان]زمانی که یک بازیکن توپ را بر روی خط هدف حمل می کند، آن را touchdown می نامند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The company is manufacturing the goal line milling, grinding, planing, boring machine business.
[ترجمه گوگل]این شرکت در حال تولید تجارت خط هدف فرز، سنگ زنی، برنامه ریزی، ماشین آلات خسته کننده است
[ترجمه ترگمان]این شرکت تولید کننده خط تولید، آسیاب کردن، رنده کردن، تعمیر و فروش ماشین را تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A goal line stand by the home team held the visitors on the two yard line.
[ترجمه گوگل]یک ایستگاه خط دروازه توسط تیم میزبان، میهمان را در خط دو قدم نگه داشت
[ترجمه ترگمان]یک خط دروازه که توسط تیم خانگی در نظر گرفته شد، بازدیدکنندگان را در دو خط نگه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Robots cannot be placed nor remain behind the goal line or in the out area.
[ترجمه گوگل]ربات ها را نمی توان قرار داد و پشت خط دروازه یا در محوطه بیرونی نمی ماند
[ترجمه ترگمان]ربات ها نمی توانند در پشت خط هدف یا در ناحیه خارج از هدف قرار داده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The goal line defense in football can be run in the middle of the field on short yardage situations.
[ترجمه گوگل]دفاع خط دروازه در فوتبال را می توان در وسط زمین در موقعیت های یاردی کوتاه اجرا کرد
[ترجمه ترگمان]دفاع از خط هدف در فوتبال می تواند در وسط میدان در موقعیت های کوتاه yardage اجرا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The goal line looks ever more distant.
[ترجمه گوگل]خط دروازه دورتر به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]خط دروازه خیلی دور به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Robots cannot be placed nor remain behind the goal line.
[ترجمه گوگل]ربات ها را نمی توان قرار داد و پشت خط دروازه نمی ماند
[ترجمه ترگمان]ربات ها نمی توانند در پشت خط هدف قرار داده شوند و نه باقی بمانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He handball on the goal line with the entire field watching him.
[ترجمه گوگل]او روی خط دروازه هندبال می کرد و تمام زمین او را تماشا می کرد
[ترجمه ترگمان]او با تمام زمینه ای که او را تماشا می کرد روی خط دروازه ایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The star half - back jetted toward the goal line.
[ترجمه گوگل]ستاره نیمه عقب به سمت خط دروازه پرتاب شد
[ترجمه ترگمان]ستاره نیم پشت ستاره به سمت خط دروازه پیش می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• line which the ball must fully pass in order to score a goal (sports)

پیشنهاد کاربران

goal line ( n ) =the line at either end of a sports field on which the goal stands or which the ball must cross to score a goal or touchdown
goal line

بپرس