go with the flow
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
To go with the flow /Stream. همرنگ جماعت شدن
To go against the flow/ Stream خلاف جریان آب شنا کردن
To go against the flow/ Stream خلاف جریان آب شنا کردن
مثال؛
Just go with the flow and see where the night takes us.
A coworker might suggest, “Instead of overthinking, try to go with the flow and see how things develop. ”
Someone might advise, “When learning a new skill, it’s important to go with the flow and not get discouraged by initial challenges. ”
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
همرنگ جماعت شدن
یک اصطلاح هست به معنی همرنگ جماعت شدن
مترادف با:
go with the tide
مترادف با:
راه بقیه را رفتن
به راه بقیه رفتن
با جریان آب پیش رفتن
به راه بقیه رفتن
با جریان آب پیش رفتن
هر چه بادا باد
هرچه پیش آید خوش آید
همرنگ جماعت شدن
انجام دادن کاری که دیگران نیز آن را انجام می دهند.
هم نظر شدن با نظرات دیگران
به عنوان مثال :
با روند زندگی پیش رفتن، کنار آمدن
قبول کردن شرایط موجود
با جریان امور همگام شدن
خود را با ا اوضاع وفق دادن
خود را با ا اوضاع وفق دادن
بذاری حوادث تو رو با خودشون پیش ببرن بدون اینکه هیچ تصمیمی بگیری
کنار آمدن با جریان زندگی
همرنگ جماعت شو
حزب باد
دل تو بزن به دریا
هر چه بادا باد
فقط مرگ باعث حرکت نکردن تو هدف میشه
وفق دادن خود با شرایط
سازگار ودن. پذیرش شرایط
پذیرا باش
سخت نگیر
آرام باشید و شرایط را بپذیرید
سخت نگیر
آرام باشید و شرایط را بپذیرید
آدم خیلی پایه برای هر کاری
هرچه پیش اید خوش اید
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٦)