go with the flow

انگلیسی به انگلیسی

• accept things as they come

پیشنهاد کاربران

To go with the flow /Stream. همرنگ جماعت شدن
To go against the flow/ Stream خلاف جریان آب شنا کردن
مثال؛
Just go with the flow and see where the night takes us.
A coworker might suggest, “Instead of overthinking, try to go with the flow and see how things develop. ”
Someone might advise, “When learning a new skill, it’s important to go with the flow and not get discouraged by initial challenges. ”
...
[مشاهده متن کامل]

To relax and go along with whatever’s happening.
“Quite often in life, good things happen when you don’t make plans. Just�go with the flow�and see what happens!”
همرنگ جماعت شدن
یک اصطلاح هست به معنی همرنگ جماعت شدن
مترادف با:
go with the tide
راه بقیه را رفتن
به راه بقیه رفتن
با جریان آب پیش رفتن
INFORMAL
be relaxed and accept a situation, rather than trying to alter or control it.
come with may
هر چه بادا باد
هرچه پیش آید خوش آید
Phrase - informal :
همرنگ جماعت شدن
انجام دادن کاری که دیگران نیز آن را انجام می دهند.
هم نظر شدن با نظرات دیگران
به عنوان مثال :
I don’t mind, I’ll just go with the flow
منابع• https://www.ldoceonline.com/dictionary/go-with-the-flow• https://www.macmillandictionary.com/dictionary/british/go-with-the-flow• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/go-with-the-flow
People say ‘go with the flow’ but do you know what goes with the flow? Dead fish
با روند زندگی پیش رفتن، کنار آمدن
قبول کردن شرایط موجود
با جریان امور همگام شدن
خود را با ا اوضاع وفق دادن
بذاری حوادث تو رو با خودشون پیش ببرن بدون اینکه هیچ تصمیمی بگیری
I was just going with the flow
Go with the flow = without any plane
کنار آمدن با جریان زندگی
همرنگ جماعت شو
حزب باد

دل تو بزن به دریا
هر چه بادا باد
فقط مرگ باعث حرکت نکردن تو هدف میشه
وفق دادن خود با شرایط
سازگار ودن. پذیرش شرایط
پذیرا باش
سخت نگیر
آرام باشید و شرایط را بپذیرید

آدم خیلی پایه برای هر کاری
هرچه پیش اید خوش اید
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٦)

بپرس