go under

/goʊ ˈʌndər//goʊ ˈʌndər/

ورشکست شدن، دچاروضع اسفناک شدن

جمله های نمونه

1. Because I'm a bad swimmer, I often go under and swallow a lot of water.
[ترجمه گوگل]چون شناگر بدی هستم اغلب زیر آب می روم و مقدار زیادی آب قورت می دهم
[ترجمه ترگمان]چون من شناگر بدی هستم، اغلب زیر آب می روم و مقدار زیادی آب قورت می دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Kelly was about to go under the knife when her surgeon stopped everything.
[ترجمه گوگل]کلی می خواست زیر چاقو برود که جراحش همه چیز را متوقف کرد
[ترجمه ترگمان]کلی \"می خواست بره زیر چاقو وقتی که\" جراح همه چیز رو متوقف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The firm will go under unless business improves.
[ترجمه David] کارخانه ورشکست خواهد شد مگر آنکه تجارت رونق یابد.
|
[ترجمه گوگل]شرکت از بین خواهد رفت مگر اینکه تجارت بهبود یابد
[ترجمه ترگمان]شرکت در صورتی ادامه خواهد داد که کسب وکار بهبود یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Ian Fleming's original unpublished notes are to go under the hammer at London auctioneers Sotheby's.
[ترجمه گوگل]یادداشت‌های منتشر نشده اصلی یان فلمینگ در حراجی لندن ساتبیز زیر چکش گذاشته می‌شود
[ترجمه ترگمان]این یادداشت منتشر نشده اصلی یان فلمینگ در حراج auctioneers لندن قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The charity will go under unless a generous donor can be found within the next few months.
[ترجمه گوگل]این خیریه از بین خواهد رفت مگر اینکه طی چند ماه آینده یک اهداکننده سخاوتمند پیدا شود
[ترجمه ترگمان]این خیریه تحت نظارت قرار خواهد گرفت مگر این که یک اهدا کننده سخاوتمند در عرض چند ماه آینده پیدا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She'll have to go under anaesthetic for the operation.
[ترجمه گوگل]او باید برای عمل تحت بیهوشی قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]او باید به خاطر عملیات او بی هوش به نظر برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. More and more women are choosing to go under the knife to improve their appearance.
[ترجمه گوگل]زنان بیشتر و بیشتری برای بهبود ظاهر خود زیر چاقو قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]زنان بیشتری برای بهبود ظاهر خود انتخاب می کنند که زیر چاقو بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There is not enough headroom for buses to go under this bridge.
[ترجمه گوگل]فضای کافی برای رفتن اتوبوس ها به زیر این پل وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]کافی نیست که اتوبوس ها تحت این پل بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The new machine-which is thought to go under the name Sport-Cruiser-throws that out of the window.
[ترجمه گوگل]ماشین جدید - که تصور می شود تحت نام Sport-Cruiser باشد - آن را از پنجره بیرون می اندازد
[ترجمه ترگمان]ماشین جدید - که تصور می شود تحت نام \"اسپورت - لندکروزر\" قرار دارد - آن را از پنجره بیرون می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They will go under the hammer at the London auctioneers Spink on 17 May.
[ترجمه گوگل]آنها در حراج اسپینک لندن در 17 مه زیر چکش خواهند رفت
[ترجمه ترگمان]آن ها در ۱۷ می در the auctioneers لندن زیر چکش قرار خواهند گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Hundreds of items go under the hammer to save a medieval manor.
[ترجمه گوگل]صدها مورد زیر چکش می روند تا یک خانه مسکونی قرون وسطایی را نجات دهند
[ترجمه ترگمان]صدها مورد از اقلام مورد توجه قرار گرفتند تا یک قصر قرون وسطایی را نجات دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Go under it, I told myself.
[ترجمه گوگل]با خودم گفتم برو زیرش
[ترجمه ترگمان]به خودم گفتم: برو زیرش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. So that and nearly 500 other lots will go under the hammer at Sotherbys tomorrow.
[ترجمه گوگل]به طوری که فردا و نزدیک به 500 قطعه دیگر در ساتربیس زیر چکش خواهند رفت
[ترجمه ترگمان]بنابراین حدود ۵۰۰ نفر دیگر هم فردا با چکش به Sotherbys خواهند رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A recession causes many reliable creditworthy consumers to go under; how safe will new and existing scoring systems now be?
[ترجمه گوگل]رکود اقتصادی باعث می شود که بسیاری از مصرف کنندگان اعتباری قابل اعتماد زیر بار بروند اکنون سیستم های امتیازدهی جدید و موجود چقدر ایمن خواهند بود؟
[ترجمه ترگمان]یک بحران اقتصادی باعث می شود تا بسیاری از مصرف کنندگان قابل اعتماد به زیر پا بروند؛ سیستم امتیازدهی فعلی و فعلی تا چه حد ایمن خواهد بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I have to go under the knife next week.
[ترجمه گوگل]هفته دیگه باید برم زیر چاقو
[ترجمه ترگمان] هفته دیگه باید برم پیش چاقو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• sink, be submerged; fail; be overwhelmed, be defeated; collapse under a weight

پیشنهاد کاربران

Go bankrupt
ورشکست شدن یا شرایط خوبی نداشتن
خلق کسی تنگ شدن
۱. ورشکست شدن
۲. غرق شدن
to fail - used especially of businesses and enterprises

بپرس