go towards the shoreبه سوی ساحل می رومthen going towards Dorothea, said آنگاه به سوی دورتا رفت و گفتبه سمت کسی یا چیزی رفتنGo towards sth/sbیعنی به سوی کسی یا چیزی رفتنبه سمتمنجر شدن بهصرف چیزی شدن+ عکس و لینک