• : تعریف: (informal) to seriously decline or deteriorate; degenerate.
جمله های نمونه
1. The man went to the dogs after he started drinking.
[ترجمه مبنا] مرد پس ار نوشیدن مشروب داغون شد.
|
[ترجمه س] مرد پس از نوشیدن مشروب خراب شدو حالش بد شد
|
[ترجمه گوگل]مرد بعد از شروع نوشیدن به سراغ سگ ها رفت [ترجمه ترگمان]مرد پس از اینکه شروع به نوشیدن کرد به طرف سگ ها رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. They sit in impotent opposition while the country goes to the dogs.
[ترجمه گوگل]آنها در اپوزیسیون ناتوان می نشینند در حالی که کشور به سمت سگ ها می رود [ترجمه ترگمان]آن ها در حالی که کشور به سوی سگ ها می رود، در مقابل مخالفان ناتوان می نشینند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. This firm's gone to the dogs since the new management took over.
[ترجمه Metis] از زمانی که مدیریت جدید زمام کار را به دست گرفت این شرکت نا به سامان تر شده است.
|
[ترجمه گوگل]این شرکت از زمانی که مدیریت جدید زمام امور را در دست گرفت، به دست سگ ها رفته است [ترجمه ترگمان]از زمان مدیریت جدید، این شرکت به سگ ها رفته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The firm was going to the dogs.
[ترجمه A] ( وضعیت ) شرکت داشت خراب می شد .
|
[ترجمه Zeynab_ezr] شرکت داشت به فنا میرفت
|
[ترجمه گوگل]شرکت داشت سراغ سگ ها می رفت [ترجمه ترگمان]شرکت داشت به سگ ها نزدیک می شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. This firm's gone to the dogs since you took over!
[ترجمه س] از وقتی تو مسئولیت این شرکت را برعهده گرفتی این شرکت خراب شد
|
[ترجمه گوگل]این شرکت از زمانی که شما مدیریت را به عهده گرفتید به دست سگ ها رفته است! [ترجمه ترگمان]از وقتی اومدی این شرکت به سگ ها حمله کرده! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I'll take the holy vow to be worthless, to be drunken and go to the dogs.
[ترجمه گوگل]نذر مقدس بی ارزش بودن را می گیرم، مست می شوم و نزد سگ ها می روم [ترجمه ترگمان]من عهد مقدس را بر می دارم که بی ارزش باشم، مست باشم و به سگ ها بروم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. For I know the end of all works to be drunken and go to the dogs.
[ترجمه گوگل]زیرا من عاقبت همه کارها را مستی و رفتن به سوی سگ ها می دانم [ترجمه ترگمان]چون می دانم که آخر کار، مست بودن و رفتن به سگ ها است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Then I will follow you, comrade, and be drunken and go to the dogs.
[ترجمه گوگل]آنگاه من به دنبال تو می آیم رفیق و مست می شوم و نزد سگ ها می روم [ترجمه ترگمان]پس من شما را دنبال خواهم کرد، رفیق، مست باشید و به سوی سگ ها بروید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. For I know'tis the height of wisdom to be drunken and go to the dogs.
[ترجمه گوگل]زیرا می دانم که اوج دانایی است که مست شوم و به سراغ سگ برویم [ترجمه ترگمان]چون من می دانم که این بزرگ ترین حکمت است که مست باشم و به سگ ها بروم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• get worse, deteriorate, decrease in quality
پیشنهاد کاربران
If something goes to the dogs it goes from a good situation/condition to a bad one به فنا رفتن
informal ( also US go to hell in a handbasket/handcart ) to get into a very bad situation غیر رسمی قرار گرفتن در شرایط بسیار بد The economy seems to be going to the dogs. Signs of a global recession inevitably conjure up thoughts of the last time we went to hell in a handbasket: the Great Depression of the 1930s. ... [مشاهده متن کامل]
• همون" به فنا رفتن " یا " به گای سگ رفتن " خودمونه 🤣
از عرش به فرش رفتن
توضیح درباره اصطلاح go to the dogs در گذشته وقتی غذایی فاسد می شد آن را برای سگ ها می ریختند. امروزه ها هر چیزی که خیلی خراب شود یا نابود شده باشد اصطلاحا می گویند به سمت سگ ها رفت. منبع: سایت بیاموز