1. He accounted it fun to go to sea.
[ترجمه گوگل]به نظر او رفتن به دریا لذت بخش است
[ترجمه ترگمان]به دریا رفتن و رفتن به دریا را خوش کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به دریا رفتن و رفتن به دریا را خوش کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The boy is keen to go to sea.
[ترجمه گوگل]پسر مشتاق رفتن به دریا است
[ترجمه ترگمان]پسر می خواهد به دریا برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پسر می خواهد به دریا برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. If a gale threatens, do not go to sea.
[ترجمه گوگل]اگر توفانی تهدید کرد، به دریا نروید
[ترجمه ترگمان]اگر توفان تهدید می کند به دریا نمی رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر توفان تهدید می کند به دریا نمی رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Since he himself expected to go to sea again, he said, he must inure him-self to such dangers.
[ترجمه گوگل]او گفت از آنجایی که خود او انتظار داشت دوباره به دریا برود، باید خود را در معرض چنین خطراتی قرار دهد
[ترجمه ترگمان]پس از آن که خود را برای رفتن به دریا انتظار داشت، گفت که باید او را به چنین خطراتی کشاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس از آن که خود را برای رفتن به دریا انتظار داشت، گفت که باید او را به چنین خطراتی کشاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. We made a solemn pact to go to sea together.
[ترجمه گوگل]پیمان جدی بستیم که با هم به دریا برویم
[ترجمه ترگمان]با هم عهد بستیم که با هم به دریا برویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با هم عهد بستیم که با هم به دریا برویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The crew refused to go to sea in such an unseaworthy vessel.
[ترجمه گوگل]خدمه از رفتن به دریا در چنین کشتی غیرقابل دریایی خودداری کردند
[ترجمه ترگمان]جاشو ان از رفتن به دریا در چنین سفینه unseaworthy خودداری کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جاشو ان از رفتن به دریا در چنین سفینه unseaworthy خودداری کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Galen to go to sea and travel around the world.
[ترجمه گوگل]جالینوس برای رفتن به دریا و سفر در سراسر جهان
[ترجمه ترگمان]جالینوس باید به دریا برود و دور دنیا سفر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جالینوس باید به دریا برود و دور دنیا سفر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Obviously they must go to sea and vanish among the innumerable islands.
[ترجمه گوگل]بدیهی است که آنها باید به دریا بروند و در میان جزایر بی شمار ناپدید شوند
[ترجمه ترگمان]ظاهرا باید به دریا بروند و در میان جزایر بی شماری ناپدید شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ظاهرا باید به دریا بروند و در میان جزایر بی شماری ناپدید شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I stayed in London for some time, but I still wanted to go to sea.
[ترجمه گوگل]مدتی در لندن ماندم، اما همچنان می خواستم به دریا بروم
[ترجمه ترگمان]مدتی در لندن ماندم، اما هنوز دلم می خواست به دریا بروم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مدتی در لندن ماندم، اما هنوز دلم می خواست به دریا بروم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. After a short stint in a business house in New York City, Herman resolved to go to sea.
[ترجمه گوگل]پس از مدت کوتاهی در یک خانه تجاری در شهر نیویورک، هرمان تصمیم گرفت به دریا برود
[ترجمه ترگمان]پس از یک دوره کوتاه در یک خانه تجاری در شهر نیویورک، هرمان تصمیم گرفت به دریا برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس از یک دوره کوتاه در یک خانه تجاری در شهر نیویورک، هرمان تصمیم گرفت به دریا برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The sea-going eunuchs fell from favour (Zheng's missions were staggeringly costly) and by 1500 it was a capital offence to go to sea in a two-masted ship without permission.
[ترجمه گوگل]خواجههای دریایی از اقبال خارج شدند (ماموریتهای ژنگ بهطور سرسامآوری پرهزینه بود) و تا سال 1500 رفتن به دریا بدون اجازه با یک کشتی دو دکلی جرم بزرگی بود
[ترجمه ترگمان]خواجه ها به طرفداری از دریا از نفع (ژنگ ها)سقوط کردند و تا سال ۱۵۰۰ یک جرم بزرگ برای رفتن به دریا در یک کشتی دو دک بدون اجازه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خواجه ها به طرفداری از دریا از نفع (ژنگ ها)سقوط کردند و تا سال ۱۵۰۰ یک جرم بزرگ برای رفتن به دریا در یک کشتی دو دک بدون اجازه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. "Then,"said the landsman, "If I were you, I should never go to sea. "
[ترجمه گوگل]زمیندار گفت: «پس اگر جای تو بودم، هرگز به دریا نمیرفتم »
[ترجمه ترگمان]مرد خشکی نشین گفت: \" پس اگر من بودم هرگز به دریا نخواهم رفت \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مرد خشکی نشین گفت: \" پس اگر من بودم هرگز به دریا نخواهم رفت \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید