go to one's head

/goʊ tu wʌnz hɛd//gəʊ tuː wʌnz hɛd/

1- مغرور کردن یا شدن، غره کردن، 2- مست کردن، تحت تاـثیر قرار دادن، گیج کردن

پیشنهاد کاربران

باد به غبغب انداختن
If something goes to someone's head, it makes that person think that they are very important and makes them a less pleasant person
این باعث می شود که شخص فکر کند که شخصی بسیار مهم است و مغرور می شود و از او فردی کمتر خوشایند می سازد
مغرور کردن

بپرس