🔹 معادل فارسی
- از کسی/چیزی دفاع کردن
- پشتیبانی کردن
- طرفداری کردن
- - -
🔹 تعریف ها
1. ** ( محاوره ای – اصلی ) :** به معنای دفاع یا حمایت فعال از فرد یا موضوعی، به ویژه وقتی در معرض انتقاد یا خطر است.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: *She really went to bat for her colleague during the meeting. *
او در جلسه واقعاً از همکارش **دفاع کرد**.
2. ** ( استعاری – کاربردی ) :** ریشه در ورزش بیسبال دارد؛ وقتی بازیکن به جای دیگری وارد زمین می شود تا برای تیم ضربه بزند. در زبان روزمره یعنی �به جای کسی وارد عمل شدن�.
مثال: *The lawyer went to bat for his client in court. *
وکیل در دادگاه برای موکلش **به میدان آمد**.
- - -
🔹 مترادف ها
Support someone. کسی حمایت کردن
کمک کردن به کسی
دست و بال کسیو بند کردن
مثال:
من امیدوار بودم دست و بالمو توی شرکتت بند کنی.
I was hoping you would go to bat for me in your company.
مثال:
من امیدوار بودم دست و بالمو توی شرکتت بند کنی.