go through something

پیشنهاد کاربران

Go over sth / Go through sth
Look at, check, or discuss something carefully
پشت سر گذاشتن ( مشکلات ) - تجربه کردن یک موقعیت - تلاش برای حل مسئله ای
قبلا در مورد این مسئله بحث کردیم:We've gone through this before
تحمل کردن، تحمل سختی ها, تحت فشار وتحمل دورانی سخت قرار گرفتن. The country is going through a priod of economic instabiliy کشور متحمل دوره عدم ثبات اقتصادی است.
شرایط سخت یا ناخوشایند را تجربه کردن
نگاه کردن، دنبال چیزی گشتن
دیدن
1 - تجربه کردن چیزی، خصوصا چیزی دشوار:
She’s been going through a difficult time since her brother’s illness.
2 - استفاده کردن از چیزی که نمیتوان ا زآن دوبار استفاده کرد:
She went through all the money from her paycheck in one day.
...
[مشاهده متن کامل]

3 - انجام دادن کاری به منظور تمرین یا امتحان:
Let’s go through it once more to make sure you know what to say.
4 - امتحان کردن مجموعه ای از چیزهابا احتیاط به منظور سازماندهی آنها یا پیدا کردن چیزی:
I’m going through my clothes and throwing out all the stuff I don’t wear any more.

وظیفه یا فعالیتی را تکمیل کردن
چیزی را ( متن ) از اول تا انتها با دقت خواندن

بپرس