go south
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
ترجمه ی تمام دوستان درباره ی start to go south or wrong درست است.
فقط اضافه میکنم ، اصل این اصطلاح ، این جمله است و زیاد در گفتگوها استفاده میشود :
Things started to go south ( or wrong )
یعنی : اوضاع شروع کرد به خراب شدن .
... [مشاهده متن کامل]
یا ترجمه ی محاوره ای تر وای درست تر این است :
اوضاع سه شد.
فقط اضافه میکنم ، اصل این اصطلاح ، این جمله است و زیاد در گفتگوها استفاده میشود :
یعنی : اوضاع شروع کرد به خراب شدن .
... [مشاهده متن کامل]
یا ترجمه ی محاوره ای تر وای درست تر این است :
اوضاع سه شد.
✔️ Decline, get worse
✔️ To become unfavorable; to decrease; to take a turn for the worse
... [مشاهده متن کامل]
✔️ To escape; to vanish or disappear. ( Not necessarily in a southerly direction. )
✔️ To fall or drop; to depreciate; to lose quality or value. ( Especially related to finances or stock exchanges. )
✔️ To cease working or functioning; to quit, fail, or fall apart
✔️ if a situation, organization, or set of standards goes south, it becomes very bad although it was once very good
ضرب المثل، با معادل فارسی:
⚡خراب شدن اوضاع ( مربوط به مسائل مالی )
❇️PROVERB
❇️SAYING
❇️IDIOM
اوضاع خیلی بدتر شدن، شکست خوردن، رو به وخامت رفتن
وقتی همه چیز داره خوب پیش میرن و یهو میزنن به توپ و تاب هم
در رفتن
ناپدید شدن
افت کردن
ارزش خود را از دست دادن
به نتیجه نرسیدن
با شکست مواجه شدن
رها کردن
دست کشیدن
ناپدید شدن
افت کردن
ارزش خود را از دست دادن
به نتیجه نرسیدن
با شکست مواجه شدن
رها کردن
دست کشیدن
اعتصاب کردن. منصرفکشیدن
خراب شدن اوضاع