go slow


1- کم کاری کردن (به ویژه به عنوان اعتراض) 2- زیاد به خود فشار نیاوردن

جمله های نمونه

1. You ought to go slow until you feel really well again.
[ترجمه گوگل]باید آهسته پیش بروید تا زمانی که دوباره احساس خوبی داشته باشید
[ترجمه ترگمان]تو باید آهسته حرکت کنی تا اینکه دوباره احساس خوبی پیدا کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I told the driver to go slow.
[ترجمه گوگل]به راننده گفتم آهسته برو
[ترجمه ترگمان]به راننده گفتم یواش بره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The workers often decided to go slow in those days.
[ترجمه گوگل]کارگران اغلب تصمیم می گرفتند در آن روزها آهسته حرکت کنند
[ترجمه ترگمان]کارگران اغلب در آن روزها به کندی پیش می رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Ellie, go slow with that booze.
[ترجمه گوگل]الی، با آن مشروب آهسته برو
[ترجمه ترگمان] الی \"، با اون مشروبات آروم برو\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Why don't you just tell him to go slow?
[ترجمه گوگل]چرا به او نمی گویید آهسته حرکت کند؟
[ترجمه ترگمان]چرا بهش نمیگی که آروم پیش بره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Joseph: The sign said, School Ahead, Go Slow!
[ترجمه گوگل]جوزف: تابلو نوشته بود، مدرسه جلوتر، آهسته برو!
[ترجمه ترگمان]جوزف: این تابلو نوشته بود: \"مدرسه پیش رو، آهسته برو!\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Go easy go slow; if you go fast you may go to hell.
[ترجمه گوگل]برو آسان برو آهسته; اگر سریع بروید ممکن است به جهنم بروید
[ترجمه ترگمان]یواش برو، یواش، اگر تند بروی ممکن است به جهنم بروی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Please go slow so I can see the sights.
[ترجمه گوگل]لطفا آهسته برو تا من بتونم مناظر رو ببینم
[ترجمه ترگمان]لطفا یواش برو تا بتونم مناظر رو ببینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Monkeys stay. Monkeys go. Monkeys go fast. Monkeys go slow.
[ترجمه گوگل]میمون ها می مانند میمون ها می روند میمون ها سریع می روند میمون ها آهسته پیش می روند
[ترجمه ترگمان] میمون میمونن میمون بره میمون خیلی سریع حرکت میکنه میمون داره آروم پیش میره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mom, for me, would you go slow this time?
[ترجمه گوگل]مامان، برای من، این بار آهسته پیش می روی؟
[ترجمه ترگمان]مامان، واسه من این دفعه آروم پیش میری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Tell your boyfriend to go slow.
[ترجمه گوگل]به دوست پسرت بگو آهسته حرکت کند
[ترجمه ترگمان]به دوست پسرت بگو آروم پیش بره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Student: School Ahead. Go Slow.
[ترجمه گوگل]دانش آموز: مدرسه در پیش است آهسته برو
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان: مدرسه پیش رو آهسته تر برو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There's something wrong with his lungs so he does have to go slow.
[ترجمه گوگل]مشکلی در ریه هایش وجود دارد، بنابراین او باید آهسته حرکت کند
[ترجمه ترگمان]ریه هاش یه مشکلی داره واسه همین باید آروم پیش بره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Lumberjack came leaping around his front wheel, and he had to go slow.
[ترجمه گوگل]الوار جک دور چرخ جلویش می پرید و مجبور شد آهسته حرکت کند
[ترجمه ترگمان]Lumberjack از چرخ جلو پرید و او مجبور شد آهسته حرکت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• decrease the pace, go at a slow pace; drive slowly
a go-slow is a protest by workers in which they deliberately work slowly.

پیشنهاد کاربران

بپرس