🔸 معادل فارسی: سیاست زمین سوخته / همه چیز رو نابود کردن / بدون بازگشت حمله کردن
در زبان محاوره ای: زد همه چی رو نابود کرد، دیگه راه برگشتی نذاشت، همه پل ها رو خراب کرد
🔸 تعریف ها:
1. ( نظامی – تاریخی ) : اشاره به استراتژی ای که در آن همه منابع، زیرساخت ها یا دارایی ها نابود می شن تا دشمن نتونه ازشون استفاده کنه
... [مشاهده متن کامل]
مثال: The army went scorched earth to stop the invaders.
ارتش سیاست زمین سوخته رو اجرا کرد تا جلوی مهاجمان رو بگیره.
2. ( سیاسی – استعاری ) : اتخاذ رویکردی شدید، بی رحمانه و بدون مصالحه برای نابودی کامل طرف مقابل یا سیستم
مثال: The candidate went scorched earth against his opponents.
نامزد انتخاباتی بی رحمانه به مخالفانش حمله کرد.
3. ( شخصی – احساسی ) : واکنشی شدید و نهایی در روابط یا موقعیت ها، طوری که هیچ راهی برای آشتی یا بازگشت باقی نمی مونه
مثال: After the betrayal, she went scorched earth on him.
بعد از خیانت، همه پل های پشت سرش رو خراب کرد.
🔸 مترادف ها: burn bridges – annihilate – destroy completely – go nuclear – go all out – retaliate harshly
در زبان محاوره ای: زد همه چی رو نابود کرد، دیگه راه برگشتی نذاشت، همه پل ها رو خراب کرد
🔸 تعریف ها:
1. ( نظامی – تاریخی ) : اشاره به استراتژی ای که در آن همه منابع، زیرساخت ها یا دارایی ها نابود می شن تا دشمن نتونه ازشون استفاده کنه
... [مشاهده متن کامل]
مثال: The army went scorched earth to stop the invaders.
ارتش سیاست زمین سوخته رو اجرا کرد تا جلوی مهاجمان رو بگیره.
2. ( سیاسی – استعاری ) : اتخاذ رویکردی شدید، بی رحمانه و بدون مصالحه برای نابودی کامل طرف مقابل یا سیستم
مثال: The candidate went scorched earth against his opponents.
نامزد انتخاباتی بی رحمانه به مخالفانش حمله کرد.
3. ( شخصی – احساسی ) : واکنشی شدید و نهایی در روابط یا موقعیت ها، طوری که هیچ راهی برای آشتی یا بازگشت باقی نمی مونه
مثال: After the betrayal, she went scorched earth on him.
بعد از خیانت، همه پل های پشت سرش رو خراب کرد.
🔸 مترادف ها: burn bridges – annihilate – destroy completely – go nuclear – go all out – retaliate harshly