go on to do

پیشنهاد کاربران

ادامه دادن یا انجام دادن کاری پس از اتمام یا عبور از یک وظیفه، مرحله، یا وضعیت دیگر است. این عبارت معمولاً نشان دهنده پیشرفت یا حرکت از یک فعالیت یا وضعیت به وضعیت دیگر است.
این عبارت اغلب در زمینه های انگیزشی یا حرفه ای برای برجسته کردن داستان های موفقیت یا پیشرفت شغلی استفاده می شود. این مفهوم بر پیشرفت علیرغم چالش ها تأکید دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

مترادف: Proceed to, continue to, advance to, move on to.
مثال؛
After finishing his undergraduate studies, he went on to pursue a master’s degree in engineering.
She started as an intern and went on to become the CEO of the company.
The team recovered from an early setback and went on to win the championship.

با توجه به مصدری که بعد از این فعل می آید، می توان ترجمه را در قالبی شبیه به جمله ی زیر انجام داد👇
Ex. He went on to say that he would not resign as the secretary general.
وی در ادامه سخنان خود گفت که از سمت دبیر کلی استعفا نخواهد کرد.
do something in the future
ادامه دادن
Some graduates go on to do a masters

بپرس