🔸 معادل فارسی:
فرار کردن / در رفتن / در رفتن بدون پرداخت / پیچوندن
در زبان محاوره ای:
زد به چاک، در رفت، یواشکی پیچوند، حسابو نداد و رفت
🔸 تعریف ها:
1. ( عامیانه – بریتانیا/ایرلند ) :
... [مشاهده متن کامل]
فرار کردن از جایی بدون پرداخت هزینه یا بدون انجام مسئولیت
مثال: He went on a runner from the restaurant without paying.
از رستوران زد به چاک بدون اینکه پول بده.
2. ( غیررسمی – اجتماعی ) :
ترک ناگهانی یک موقعیت یا رابطه بدون اطلاع یا توضیح
مثال: She went on a runner after the breakup.
بعد از جدایی یهو غیبش زد.
3. ( طنزآمیز – محاوره ای ) :
گاهی به شوخی برای کسی که یواشکی از موقعیتی فرار می کنه
مثال: Don’t go on a runner—we need your help!
نزن به چاک—به کمکت نیاز داریم!
🔸 مترادف ها:
run away – flee – skip out – bail – disappear – ghost
فرار کردن / در رفتن / در رفتن بدون پرداخت / پیچوندن
در زبان محاوره ای:
زد به چاک، در رفت، یواشکی پیچوند، حسابو نداد و رفت
🔸 تعریف ها:
1. ( عامیانه – بریتانیا/ایرلند ) :
... [مشاهده متن کامل]
فرار کردن از جایی بدون پرداخت هزینه یا بدون انجام مسئولیت
مثال: He went on a runner from the restaurant without paying.
از رستوران زد به چاک بدون اینکه پول بده.
2. ( غیررسمی – اجتماعی ) :
ترک ناگهانی یک موقعیت یا رابطه بدون اطلاع یا توضیح
مثال: She went on a runner after the breakup.
بعد از جدایی یهو غیبش زد.
3. ( طنزآمیز – محاوره ای ) :
گاهی به شوخی برای کسی که یواشکی از موقعیتی فرار می کنه
مثال: Don’t go on a runner—we need your help!
نزن به چاک—به کمکت نیاز داریم!
🔸 مترادف ها: