🔸 معادل فارسی:
یه دوره ی مستی / یه شب و روزِ پاتیل / یه رِوندِ خوش گذرونی افراطی
در زبان محاوره ای:
زدیم به دلش چند روز، رفتیم تو فاز مستی، یه دوره ی پاتیل بودیم
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( نوشیدن – افراطی ) :**
اشاره به دوره ای از نوشیدن زیاد و مداوم، معمولاً چند ساعت یا چند روز
مثال: He went on a bender after the breakup.
بعد از جدایی رفت تو فاز مستی چندروزه.
2. ** ( خوش گذرونی – بی وقفه ) :**
گاهی شامل مهمونی، نوشیدن، و رفتارهای بی ملاحظه یا پرانرژی
مثال: They went on a weekend bender in Vegas.
آخر هفته رو تو وگاس پاتیل بودن!
3. ** ( استعاری – فرار از واقعیت ) :**
برای توصیف فرار احساسی یا روانی از مشکلات از طریق نوشیدن یا خوش گذرونی
مثال: I needed to forget everything, so I went on a bender.
باید همه چی رو فراموش می کردم، واسه همین رفتم تو فاز مستی.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
get wasted – binge drinking – party hard – go wild – lose control
یه دوره ی مستی / یه شب و روزِ پاتیل / یه رِوندِ خوش گذرونی افراطی
در زبان محاوره ای:
زدیم به دلش چند روز، رفتیم تو فاز مستی، یه دوره ی پاتیل بودیم
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( نوشیدن – افراطی ) :**
اشاره به دوره ای از نوشیدن زیاد و مداوم، معمولاً چند ساعت یا چند روز
مثال: He went on a bender after the breakup.
بعد از جدایی رفت تو فاز مستی چندروزه.
2. ** ( خوش گذرونی – بی وقفه ) :**
گاهی شامل مهمونی، نوشیدن، و رفتارهای بی ملاحظه یا پرانرژی
مثال: They went on a weekend bender in Vegas.
آخر هفته رو تو وگاس پاتیل بودن!
3. ** ( استعاری – فرار از واقعیت ) :**
برای توصیف فرار احساسی یا روانی از مشکلات از طریق نوشیدن یا خوش گذرونی
مثال: I needed to forget everything, so I went on a bender.
باید همه چی رو فراموش می کردم، واسه همین رفتم تو فاز مستی.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
مصرف زیاده از حد الکل