🔸 معادل فارسی:
دیوانه شدن / عقلشو از دست دادن / قاطی کردن / غیرمنطقی رفتار کردن
در زبان محاوره ای:
زد به سرش، عقلشو از دست داد، قاطی کرد، دیوونه شد
🔸 تعریف ها:
1. ( روانی – منفی ) :
... [مشاهده متن کامل]
اشاره به کسی که رفتار یا گفتارش نشون دهنده ی از دست دادن عقل یا ثبات ذهنیه
مثال: You must’ve gone off your rocker if you think that’s a good idea.
اگه فکر می کنی اون ایده خوبه، پس حتماً قاطی کردی.
2. ( طنزآمیز – دوستانه ) :
گاهی برای شوخی با کسی که رفتار عجیب یا غیرمنتظره ای داره
مثال: He went off the rocker trying to solve that puzzle.
برای حل اون پازل، حسابی دیوونه بازی درآورد.
🔸 مترادف ها:
go crazy – lose it – go nuts – go bonkers – flip out – lose one’s mind
دیوانه شدن / عقلشو از دست دادن / قاطی کردن / غیرمنطقی رفتار کردن
در زبان محاوره ای:
زد به سرش، عقلشو از دست داد، قاطی کرد، دیوونه شد
🔸 تعریف ها:
1. ( روانی – منفی ) :
... [مشاهده متن کامل]
اشاره به کسی که رفتار یا گفتارش نشون دهنده ی از دست دادن عقل یا ثبات ذهنیه
مثال: You must’ve gone off your rocker if you think that’s a good idea.
اگه فکر می کنی اون ایده خوبه، پس حتماً قاطی کردی.
2. ( طنزآمیز – دوستانه ) :
گاهی برای شوخی با کسی که رفتار عجیب یا غیرمنتظره ای داره
مثال: He went off the rocker trying to solve that puzzle.
برای حل اون پازل، حسابی دیوونه بازی درآورد.
🔸 مترادف ها: