خودروی کوچک، سبک و بدون سقف که معمولاً برای مسابقات یا تفریح در پیست های کارتینگ استفاده می شود. مثال: He drove a go - kart around the track. او با ماشین کارتینگ دور پیست رانندگی کرد 2. ** ( تفریحی – سرگرمی ) :** وسیله ای برای سرگرمی در پارک ها یا مراکز تفریحی، مخصوصاً برای کودکان و نوجوانان. مثال: We rented go - karts at the amusement park. ما در پارک تفریحی کارتینگ اجاره کردیم 3. ** ( استعاری – طنزآمیز ) :** گاهی برای اشاره به خودروهای کوچک یا ساده در مقایسه با ماشین های بزرگ و قدرتمند. مثال: His old car feels like a go - kart compared to the new SUV. ماشین قدیمی اش در مقایسه با شاسی بلند جدید مثل کارتینگ به نظر می رسه - - - ## 🔸 مترادف ها: kart – racing kart – mini car – buggy ( در معنای تفریحی )
ماشین فرمول 1 کوچک
1. یک نوع ماشین مسابقه ای یا ورزشی جمع و جور. 2. گاری.