🔸 معادل فارسی:
با تمام قوا حمله کردن / با شدت کار کردن / دعوای شدید
در زبان محاوره ای:
افتاده به جونش، با تمام زورش داره کار می کنه، دعواشون شده حسابی
🔸 تعریف ها:
1. ( کار شدید – تلاش پرانرژی ) :
... [مشاهده متن کامل]
وقتی کسی با تمام توان، انرژی و تمرکز مشغول انجام کاریه
مثال: She went hammer and tongs at the garden all afternoon.
تمام بعدازظهر با تمام قوا افتاد به جون باغچه.
2. ( دعوا – برخورد شدید ) :
وقتی دو نفر با شدت و صدای بلند دعوا یا مشاجره می کنن
مثال: They were going hammer and tongs over the budget cuts.
سر کاهش بودجه حسابی افتادن به جون هم.
3. ( استعاری – بی وقفه و بی رحمانه ) :
برای توصیف موقعیتی که در اون هیچ چیز جلودار فرد نیست و با تمام قدرت پیش می ره
مثال: The team went hammer and tongs in the final minutes of the match.
تیم تو دقایق آخر بازی با تمام قدرت حمله کرد.
🔸 مترادف ها:
go all out – fight tooth and nail – work flat out – clash fiercely – go full throttle
با تمام قوا حمله کردن / با شدت کار کردن / دعوای شدید
در زبان محاوره ای:
افتاده به جونش، با تمام زورش داره کار می کنه، دعواشون شده حسابی
🔸 تعریف ها:
1. ( کار شدید – تلاش پرانرژی ) :
... [مشاهده متن کامل]
وقتی کسی با تمام توان، انرژی و تمرکز مشغول انجام کاریه
مثال: She went hammer and tongs at the garden all afternoon.
تمام بعدازظهر با تمام قوا افتاد به جون باغچه.
2. ( دعوا – برخورد شدید ) :
وقتی دو نفر با شدت و صدای بلند دعوا یا مشاجره می کنن
مثال: They were going hammer and tongs over the budget cuts.
سر کاهش بودجه حسابی افتادن به جون هم.
3. ( استعاری – بی وقفه و بی رحمانه ) :
برای توصیف موقعیتی که در اون هیچ چیز جلودار فرد نیست و با تمام قدرت پیش می ره
مثال: The team went hammer and tongs in the final minutes of the match.
تیم تو دقایق آخر بازی با تمام قدرت حمله کرد.
🔸 مترادف ها: