go for a walk

جمله های نمونه

1. He proposed that we should go for a walk.
[ترجمه گوگل]او پیشنهاد کرد که باید پیاده روی کنیم
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد کرد که به گردش برویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Let' s go for a walk instead of playing video games.
[ترجمه گوگل]بیایید به جای بازی های ویدیویی به پیاده روی برویم
[ترجمه ترگمان]بیایید به جای بازی کردن بازی های ویدیویی به گردش برویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. When the rain lets up we'll go for a walk.
[ترجمه گوگل]وقتی بارون تموم شد میریم پیاده روی
[ترجمه ترگمان]وقتی باران بیاید بالا می رویم قدم بزنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Let's go for a walk together.
[ترجمه گوگل]بیا با هم بریم قدم بزنیم
[ترجمه ترگمان]بیا با هم قدم بزنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Let's go for a walk in the park.
[ترجمه گوگل]بیا بریم تو پارک قدم بزنیم
[ترجمه ترگمان]بیا بریم تو پارک قدم بزنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. When he wants to go for a walk, the dog sits by the door with a woebegone expression.
[ترجمه گوگل]وقتی می خواهد برود قدم بزند، سگ با حالتی غمگین کنار در می نشیند
[ترجمه ترگمان]وقتی می خواهد قدم به قدم بگذارد، سگ در کنار در می نشیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It's a good habit to go for a walk after supper.
[ترجمه گوگل]این عادت خوبی است که بعد از شام به پیاده روی بروید
[ترجمه ترگمان]برای پیاده روی بعد از شام عادت خوبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I'd rather stay at home than go for a walk.
[ترجمه گوگل]ترجیح می دهم در خانه بمانم تا پیاده روی
[ترجمه ترگمان]ترجیح می دهم در خانه بمانم تا پیاده روی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Grandma always lag behind when we go for a walk.
[ترجمه گوگل]مادربزرگ همیشه وقتی برای پیاده روی می رویم عقب می ماند
[ترجمه ترگمان]مامان بزرگ همیشه وقتی قدم میزنه عقب میفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Shall we go for a walk after breakfast?
[ترجمه گوگل]بعد از صبحانه بریم پیاده روی؟
[ترجمه ترگمان]بعد از صبحانه برویم قدم بزنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Anna asked Philip if he would like to go for a walk with them.
[ترجمه گوگل]آنا از فیلیپ پرسید که آیا دوست دارد با آنها قدم بزند؟
[ترجمه ترگمان]آنا از فیلیپ پرسید که آیا مایل است با آن ها قدم بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. When I'm angry, I go for a walk to cool off.
[ترجمه گوگل]وقتی عصبانی هستم برای خنک شدن به پیاده روی می روم
[ترجمه ترگمان]وقتی عصبانی می شوم، می روم قدم بزنم تا خنک بشوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Time was when you could go for a walk in the country and not see another person for miles.
[ترجمه گوگل]زمانی بود که می‌توانستید در کشور قدم بزنید و تا کیلومترها فرد دیگری را نبینید
[ترجمه ترگمان]زمانی بود که شما می توانستید برای پیاده روی در کشور بروید و یک فرد دیگر را مایل ها دورتر نبینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Are we going to brave the elements and go for a walk?
[ترجمه گوگل]آیا قرار است عناصر را شجاع کنیم و به پیاده روی برویم؟
[ترجمه ترگمان]آیا می خواهیم به عناصر شجاعت بدهیم و برای پیاده روی برویم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• take a walk, go out for a stroll, go out on a walking trip

پیشنهاد کاربران

• پرداختن به پیاده روی
• مشغول پیاده روی شدن
• سرگرم قدم زدن
بریم بیرون برای راه رفتن
راه رفتن، پیاده روی
پیاده روی به قصد لذت بردن
پیاده روی
Go for a walk = Take a walk = have a walk= walk down=walk it
پیاده رفتن، پیاده روی کردن، پیاده به جایی رفتن، قدم زنان رفتن، قدم زدن، راه رفتن

بپرس