🔸 معادل فارسی:
دفع مدفوع / رفتن به توالت برای شماره دو
در زبان محاوره ای:
بره جیش سنگین کنه، بره یه بار خالی شه، بره شماره دو، بره یه چیزی بندازه
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ( محاوره ای – کودکانه ) :
عبارت ساده و غیررسمی برای اشاره به دفع مدفوع، معمولاً در گفت وگو با کودکان یا در موقعیت های خودمانی
مثال: The toddler said he needed to go for a poop.
بچه کوچولو گفت باید بره جیش سنگین کنه.
2. ( طنزآمیز – روزمره ) :
استفاده ی بامزه یا سبک برای اشاره به نیاز به رفتن به دستشویی برای کار بزرگ
مثال: After that burger, I really need to go for a poop.
بعد از اون برگر واقعاً باید برم یه چیزی بندازم.
3. ( غیررسمی – بی پرده ) :
در گفت وگوهای دوستانه یا خودمانی، برای اشاره مستقیم به عمل دفع بدون استفاده از واژه های رسمی
مثال: He’s in the bathroom—went for a poop.
رفته دستشویی—رفته یه بار خالی شه.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
take a dump – go number two – poop – do your business – relieve oneself – drop the kids off at the pool
دفع مدفوع / رفتن به توالت برای شماره دو
در زبان محاوره ای:
بره جیش سنگین کنه، بره یه بار خالی شه، بره شماره دو، بره یه چیزی بندازه
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ( محاوره ای – کودکانه ) :
عبارت ساده و غیررسمی برای اشاره به دفع مدفوع، معمولاً در گفت وگو با کودکان یا در موقعیت های خودمانی
مثال: The toddler said he needed to go for a poop.
بچه کوچولو گفت باید بره جیش سنگین کنه.
2. ( طنزآمیز – روزمره ) :
استفاده ی بامزه یا سبک برای اشاره به نیاز به رفتن به دستشویی برای کار بزرگ
مثال: After that burger, I really need to go for a poop.
بعد از اون برگر واقعاً باید برم یه چیزی بندازم.
3. ( غیررسمی – بی پرده ) :
در گفت وگوهای دوستانه یا خودمانی، برای اشاره مستقیم به عمل دفع بدون استفاده از واژه های رسمی
مثال: He’s in the bathroom—went for a poop.
رفته دستشویی—رفته یه بار خالی شه.
________________________________________
🔸 مترادف ها: