go balls to the wall

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
( ۱ ) با تمام قدرت رفتن
( ۲ ) تا تهش رفتن
( ۳ ) بی پروا حمله کردن
در زبان محاوره ای:
تا تهش رفت، زد به سقف، با تمام جونش رفت جلو
________________________________________
...
[مشاهده متن کامل]

🔸 تعریف ها:
1. 💥 ( پرانرژی – عملکردی ) :
انجام کاری با حداکثر سرعت، قدرت، یا شدت؛ بدون ترمز، بدون ملاحظه
مثال:
He **went balls to the wall** in that final sprint.
تو اون دو نهایی تا تهش رفت.
2. 🧠 ( استعاری – انگیزشی ) :
برای توصیف تعهد کامل، ریسک پذیری شدید، یا تلاش بی وقفه برای رسیدن به هدف
مثال:
If you want to win, you’ve got to **go balls to the wall**.
اگه می خوای ببری، باید تا تهش بری.
3. 🎭 ( دراماتیک – بی پروا ) :
در موقعیت های پرتنش یا هیجانی، برای نشون دادن اقدام شدید، ناگهانی، یا بی ملاحظه
مثال:
They **went balls to the wall** with that marketing campaign.
با اون کمپین تبلیغاتی تا تهش رفتن—هیچی کم نذاشتن.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
go all out – go flat out – go full throttle – give it everything – push hard