go back to the drawing board

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to start at the very beginning again; begin anew.

- Our first plan failed so we had to go back to the drawing board.
[ترجمه رضا] برنامه اول ما شکست خورد. روز از نو روزی از نو.
|
[ترجمه فیروزی کریم] از صفر شروع کردن
|
[ترجمه بارزان] برنامه اول ما شکست خورد پس مجبور شدیم که از اول شروع کنیم
|
[ترجمه گوگل] اولین طرح ما شکست خورد، بنابراین مجبور شدیم به تابلوی نقاشی برگردیم
[ترجمه ترگمان] اولین نقشه ما شکست خورد و ما مجبور شدیم برگردیم به تخته نقاشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

Drawing board : تخته رسم - تخته طراحی - تخته نقشه کشی
To start a task over because the last try failed; to start again from the begining
; When an attempt fails and its time to start all over; start from the first part/level
وقتی یه ایده و یا کاری شکست میخوره این اصطلاح را به کار میگیرن به معنی بازگشت به مرحله ی اول یا خونه ی اول و یا از نو شروع کردن
برگشتن سر خونه اول
از نو شروع کردن
سلام دوستان. تعریف انگلیسیstart again from the beginning میشه به فارسی گفت:از نو شروع کردن، برگشتن به پله ی اول. دوستان به یاد داشته باشید که این اصطلاح باید در قالب جمله بیاد. oh!unfortunately I failed the exam so I have to go to the drawing board
سر پله /خانه ی اول برگشتن

بپرس