go astray

انگلیسی به انگلیسی

• lose one's way; go on a wayward path

پیشنهاد کاربران

۱. اگر در مورد فرد استفاده بشه، به معنای گمراه شدن اخلاقی یا سرگردان شدن در یک موقعیت مکانی هست. هردو معنی درسته و بستگی به متن داره.
۲. اگر در مورد گلوله استفاده بشه، یعنی تیر به خطا رفته.
۳. اگر در مورد اشیا به کار بره یعنی اون شیئ گم شده.
To go stray یعنی به بیراهه رفتن، از راه اصلی و درست منحرف شدن، دقیق تر بگیم یعنی گم شدن، گمراه شدن
∆ My personal belief is that a society without the knowledge of philosophy can go astray. So that's essential : اعتقاد شخصی من این است که جامعه ای بدون دانش فلسفه می تواند به بیراهه برود. پس این ضروری است
...
[مشاهده متن کامل]

بیراهه رفتن
کج راهه رفتن
کژراهه رفتن
گم شدن درسته
گم شدن
گمراه شدن
منحرف شدن
منحرف شدن از مسیر یا موضوع درست
Wander off the right path or subject

بپرس