در بعضی متون این معانی رو داره: به مشکل خوردن، اشتباه کردن، منحرف شدن از مسیرِ اصلی
Go amiss یعنی بد بودن ، غیر مفید ، به درد نخور
مثلا :
Write a story without thinking would go amiss
نوشتن یک داستان بدون فکر کردن بدرد نمیخوره
ولی وقتی میگیم not go amiss
یعنی خوبه ، مفیده ، به جایی بر نمیخوره.
... [مشاهده متن کامل]
A glass of orange juice in this hot day wouldn't go amiss.
یه لیوان آب پرتقال توی این هوای داغ خیلی خوبه.
مثلا :
نوشتن یک داستان بدون فکر کردن بدرد نمیخوره
ولی وقتی میگیم not go amiss
یعنی خوبه ، مفیده ، به جایی بر نمیخوره.
... [مشاهده متن کامل]
یه لیوان آب پرتقال توی این هوای داغ خیلی خوبه.
مفید_ سودمند
ضرر نداشتن
اشتباه پیش رفتن