حمایت کردن از یک ایده یا موافقت کردن با نظر کسی
... [مشاهده متن کامل]
با کسی جایی رفتن ، همراه کسی بودن
با کسی بودن ، با کسی جایی رفتن
همراه شدن با کسی یا چیزی
با کسی کنار آمدن ( با کسی سر لج نداشتن )
هماهنگ بودن با
موافق بودن موافقت کردن
حاضر شدن به کاری، تن دادن، زیر بار رفتن
همراهی کردن ، مثلاً زنم تصمیم میگیره که ما چیکار کنیم و من فقط همراهیش میکنم
My wife usually decided what we do, and I just go along with it
حمایت کردن یا موافقت کردن با چیزی یا کسی
موافقت کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)