go all in

پیشنهاد کاربران

to try with great determination to achieve something, especially when this involves taking a big risk, by doing all of the things that can be done
To make a bet
شرط بستن روی چیزی
ریسک کردن
...
[مشاهده متن کامل]

ترجمه های پیشنهادی بسته به نوع متن: هر چی داشتم ریختم وسط، ریسک کردم، زندگیم رو گذاشتم ( توجه: از این ترجمه گاهی می توان استفاده کرد چراکه طرف وقتی ریسک می کند و شرط می بندد و go All in می کند، اگر ببازد، خسارت زیادی را متحمل می شود برای همین به اصطلاح می گوییم: زندگیم رو پاش گذاشتم )

روی هر چی داشتن شرط بستن
روی همه چی ریسک کردن
1 -
( also go all - in )
to risk all your money in a game such as poker ( = a card game played for money ) :
به خطر انداختن تمام پول خود در یک بازی مانند پوکر
I bet, he raised me, I raised back, and then he went all in.
...
[مشاهده متن کامل]

He called the $100, 000 and went all - in.
2 -
to try with great determination to achieve something, especially when this involves taking a big risk, by doing all of the things that can be done
تلاش کردن با عزم راسخ برای رسیدن به چیزی، به خصوص زمانی که این کار مستلزم انجام یک ریسک بزرگ است، با انجام تمام کارهایی که می توان انجام داد
We need people who are brave enough to say, "If we're doing this, let's go all in. "
The government has gone all - in to prop up the broken economy.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/go-all-in

بپرس