• : تعریف: abbreviation of "gross national product," the total market or monetary value of all the goods and services that a nation produces, usu. in one year.
جمله های نمونه
1. The country's GNP has risen by 10 % this year.
[ترجمه گوگل]تولید ناخالص داخلی این کشور در سال جاری 10 درصد افزایش یافته است [ترجمه ترگمان]تولید ناخالص ملی این کشور در سال جاری به میزان ۱۰ درصد افزایش یافته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The GNP figures measure the rate of growth in the economy.
[ترجمه حسن] تولید خالص داخلی
|
[ترجمه گوگل]ارقام GNP نرخ رشد اقتصاد را اندازه گیری می کند [ترجمه ترگمان]ارقام GNP نرخ رشد را در اقتصاد اندازه گیری می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Gold nanoparticle ( GNP ) probes have aroused more and more interest recently.
[ترجمه گوگل]کاوشگرهای نانوذرات طلا (GNP) اخیراً توجه بیشتری را برانگیخته اند [ترجمه ترگمان]تحقیقات GNP های (GNP)اخیرا بیشتر و بیشتری را برانگیخته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Many developing countries experienced respectable rates of GNP growth during the 1960 s and 1970 s.
[ترجمه گوگل]بسیاری از کشورهای در حال توسعه طی دهه های 1960 و 1970 نرخ قابل توجهی از رشد تولید ناخالص ملی را تجربه کردند [ترجمه ترگمان]بسیاری از کشورهای در حال توسعه نرخ قابل توجهی از رشد GNP در طول دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ را تجربه کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. China is still poor, with a per capita GNP of only US $ 300.
[ترجمه گوگل]چین هنوز فقیر است و تولید ناخالص داخلی سرانه آن تنها 300 دلار آمریکا است [ترجمه ترگمان]چین هنوز فقیر است و سرانه تولید ناخالص ملی فقط ۳۰۰ دلار است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Because real GNP fell only slightly in 197 the demand curve for real money shifted only slightly to the left .
[ترجمه گوگل]از آنجا که GNP واقعی در سال 197 فقط اندکی کاهش یافت، منحنی تقاضا برای پول واقعی فقط اندکی به سمت چپ تغییر کرد [ترجمه ترگمان]از آنجا که GNP واقعی تنها اندکی در ۱۹۷ کاهش تقاضا تنزل کرد، منحنی تقاضا برای پول واقعی اندکی به سمت چپ متمایل شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Liquidation of GNP, currency reserves, the share of world trade and other means to explain!
[ترجمه گوگل]انحلال تولید ناخالص ملی، ذخایر ارزی، سهم تجارت جهانی و سایر ابزارها برای توضیح! [ترجمه ترگمان]تولید ناخالص ملی، ذخایر ارزی، سهم تجارت جهانی و راه های دیگر برای توضیح! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. We are confident that we can quadruple the GNP by the end of this century.
[ترجمه گوگل]ما مطمئن هستیم که می توانیم تولید ناخالص ملی را تا پایان این قرن چهار برابر کنیم [ترجمه ترگمان]ما مطمئن هستیم که ما می توانیم تولید ناخالص ملی را تا پایان این قرن چهار برابر کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. To reach the goal of quadrupling GNP by the end of the century solid work.
[ترجمه گوگل]برای رسیدن به هدف چهار برابر کردن تولید ناخالص ملی تا پایان قرن کار جامد [ترجمه ترگمان]رسیدن به هدف GNP ها در پایان قرن سخت قرن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Will we be able to quadruple the GNP by the end of the century?
[ترجمه گوگل]آیا تا پایان قرن قادر خواهیم بود تولید ناخالص ملی را چهار برابر کنیم؟ [ترجمه ترگمان]آیا ما می توانیم تولید ناخالص ملی را تا پایان قرن چهار برابر کنیم؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Quadrupling the GNP will be a significant achievement in another way too.
[ترجمه گوگل]چهار برابر شدن تولید ناخالص ملی از جهاتی دیگر نیز دستاورد مهمی خواهد بود [ترجمه ترگمان]تولید ناخالص ملی یک دستاورد مهم دیگر نیز خواهد بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The growth rate of GNP ( gross national product ) per capita for China will be quadrupled by 2000.
[ترجمه گوگل]نرخ رشد تولید ناخالص ملی (تولید ناخالص ملی) سرانه برای چین تا سال 2000 چهار برابر خواهد شد [ترجمه ترگمان]نرخ رشد سرانه تولید ناخالص ملی (ناخالص ملی)برای چین تا سال ۲۰۰۰ برابر خواهد بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The postwar Japanese economy provides the world's first example of an economy showing a sustained period of double-digit growth of real gross national product(GNP).
[ترجمه گوگل]اقتصاد ژاپن پس از جنگ اولین نمونه در جهان از اقتصادی را ارائه می دهد که دوره رشد دو رقمی تولید ناخالص ملی واقعی (GNP) را نشان می دهد [ترجمه ترگمان]اقتصاد ژاپن پس از جنگ اولین نمونه از اقتصاد را ارایه می دهد که یک دوره پایدار از رشد دو رقمی تولید ناخالص ملی (GNP)را نشان می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. By 2010 GNP will have doubled that of 2000 and the people will be well off.
[ترجمه گوگل]تا سال 2010 تولید ناخالص ملی دو برابر سال 2000 خواهد شد و مردم از رفاه خوبی برخوردار خواهند بود [ترجمه ترگمان]تا سال ۲۰۱۰، تولید ناخالص ملی در سال ۲۰۰۰ دو برابر خواهد شد و مردم به خوبی از بین خواهند رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• total value of goods and services produced by a country in a given period (generally one year) in economics, gnp is the total value of all the goods produced and services provided by a country in one year. gnp is an abbreviation for `gross national product'.
پیشنهاد کاربران
GNP abbreviation for Gross National Product: the total value of goods and services produced by a country in one year, including profits made in foreign countries مخفف تولید ناخالص ملی: مجموع ارزش کالاها و خدمات تولید شده توسط یک کشور در یک سال، با احتساب سود حاصله به ارزهای خارجی. ... [مشاهده متن کامل]
منظور از تولید خالص ملی، کلیه کالاها و خدماتی است که اعضای یک ملت تولید کرده اند، خواه در داخل کشور و خواه در خارج از کشور باشند. This year, exports generated 41. 4 percent of GNP.
Gnp مخفف کلمه gross National Product هست در مبحث اقتصاد یعنی تولید ناخالص ملی عبارتست ارزش ریالی سالیانه کلیه کالاها و خدمات نهایی تولید شده به قیمت جاری بازار در یک اقتصاد ملی