gnomon

/ˈnoʊmɑːn//ˈnəʊmɒn/

معنی: شاخص، عقربک، شرعیات، عقربه
معانی دیگر: تیغه یا عقربه ی ساعت آفتابی، تیغه ی زمان نمای خورشیدی (که از طول سایه ی آن وقت روز را تعیین می کردند)، میل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the column on a sundial that casts a shadow and thus indicates the time of day.

جمله های نمونه

1. Welcome to The Gnomon Workshop, the industry leader in professional training for artists in the entertainment and design industries.
[ترجمه گوگل]به کارگاه Gnomon، پیشرو صنعت در آموزش حرفه ای برای هنرمندان در صنایع سرگرمی و طراحی خوش آمدید
[ترجمه ترگمان]به کارگاه gnomon، رهبر صنعت در آموزش حرفه ای برای هنرمندان در صنعت سرگرمی و طراحی خوش آمدید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The key issues for bronze gnomon casting with integrated and clear surface in investment casting in plaster mold involves to prevent large plate from deformation and to ensure full mold filling.
[ترجمه گوگل]مسائل کلیدی برای ریخته گری گنومون برنز با سطح یکپارچه و شفاف در ریخته گری سرمایه گذاری در قالب گچ شامل جلوگیری از تغییر شکل صفحه بزرگ و اطمینان از پر شدن کامل قالب است
[ترجمه ترگمان]موضوعات کلیدی برای ریخته گری gnomon برنز با سطح یکپارچه و یکدست در ریخته گری سرمایه گذاری در قالب گچی برای جلوگیری از تغییر شکل و تضمین کامل کردن کامل قالب به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The gnomon - and - ruler indicates the time by the length of the shadow of stylus in the sun.
[ترجمه گوگل]خط کش gnomon - and - زمان را با طول سایه قلم در خورشید نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]خط کش - و خط کش زمان را با طول سایه قلم در خورشید نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. After a few meetings, Shane joined Gnomon as our new, and current, resident artist.
[ترجمه گوگل]پس از چند جلسه، شین به عنوان هنرمند مقیم جدید و فعلی ما به Gnomon پیوست
[ترجمه ترگمان]شین بعد از چند جلسه به عنوان هنرمند جدید و فعلی خود به gnomon پیوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Anaximander is credited with inventing the gnomon (pointer) on the sundial.
[ترجمه گوگل]اختراع گنمون (نشانگر) روی ساعت آفتابی به آناکسیماندر نسبت داده می شود
[ترجمه ترگمان]Anaximander با اختراع the (اشاره گر)در ساعت آفتابی معتبر شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Gnomon specializes in high-end computer graphics training for the entertainment industries.
[ترجمه گوگل]Gnomon در آموزش گرافیک کامپیوتری پیشرفته برای صنایع سرگرمی تخصص دارد
[ترجمه ترگمان]gnomon متخصص در زمینه آموزش گرافیک با کیفیت بالا برای صنایع سرگرمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. AA: Over the past few years Gnomon has maintained a resident artist program, where we hire a visionary artist to basically hang out at Gnomon and focus on their personal work.
[ترجمه گوگل]AA: طی چند سال گذشته Gnomon یک برنامه هنرمندان مقیم را حفظ کرده است، جایی که ما یک هنرمند رویایی را استخدام می کنیم تا اساساً در Gnomon بنشیند و روی کار شخصی آنها تمرکز کند
[ترجمه ترگمان]AA: در چند سال گذشته gnomon یک برنامه هنرمند ساکن را حفظ کرده است، که در آن ما یک هنرمند رویایی را استخدام می کنیم تا اساسا در gnomon آویزان شده و بر روی کار شخصی خود تمرکز کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Sol's gnomon crosses his own face as he discloses the time of day.
[ترجمه گوگل]وقتی زمان روز را فاش می‌کند، گنومون سول روی صورت خودش می‌گذرد
[ترجمه ترگمان]عقربه Sol را همان طور که زمان آن روز می گذراند، به صورت خود نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It appears as a small gnomon with lines extending in each major direction.
[ترجمه گوگل]به صورت یک گنومون کوچک با خطوطی که در هر جهت اصلی امتداد دارند ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که یک خط کوچک با خطوط گسترش یافته در هر جهت اصلی به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In all cases the gnomon lies in the plane of the meridian.
[ترجمه گوگل]در همه موارد، گنومون در صفحه نصف النهار قرار دارد
[ترجمه ترگمان]در همه موارد the در صفحه نصف النهار قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Do you have any specific examples how this has helped Gnomon or your own personing experience?
[ترجمه گوگل]آیا نمونه خاصی دارید که چگونه به Gnomon یا تجربه شخصی شما کمک کرده است؟
[ترجمه ترگمان]آیا هیچ مثال خاصی در مورد این که چگونه این تجربه به شما کمک کرده است و یا تجربه شخصی خودتان را دارید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Shane's project is ongoing as we develop this ambitious character-driven animated short with a variety of amazing Gnomon students contributing their talents and time.
[ترجمه گوگل]پروژه شین ادامه دارد زیرا ما این انیمیشن کوتاه شخصیت محور جاه طلبانه را با دانش آموزان شگفت انگیز Gnomon که استعدادها و زمان خود را کمک می کنند، توسعه می دهیم
[ترجمه ترگمان]پروژه شین در حال پیشرفت است و ما این فیلم بلند پروازانه را با مجموعه ای از دانش آموزانی که استعداد و زمان خود را به نمایش می گذارند، خلاصه می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I've spent the bulk of the last fifteen years focused on technology and Gnomon, so when it comes to my aesthetic skill, I feel that I have a lot of catching up to do.
[ترجمه گوگل]من بخش عمده‌ای از پانزده سال گذشته را صرف تمرکز بر فناوری و Gnomon کرده‌ام، بنابراین وقتی نوبت به مهارت زیبایی‌شناختی من می‌رسد، احساس می‌کنم که کارهای زیادی برای انجام دادن دارم
[ترجمه ترگمان]من پانزده سال گذشته را صرف تمرکز روی فن آوری و تکنولوژی کرده ام، بنابراین وقتی به مهارت زیبایی شناختی من می رسد، احساس می کنم که کاره ای زیادی برای انجام دادن دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شاخص (اسم)
index, showing, dial, indicator, gnomon

عقربک (اسم)
felon, pointer, gnomon, watch hand

شرعیات (اسم)
gnomon

عقربه (اسم)
hand, pointer, gnomon, needle

تخصصی

[کامپیوتر] عقربه
[ریاضیات] عَلَم

انگلیسی به انگلیسی

• (astronomy) device for finding the height of the sun by measuring noontime shadows; vertical shaft of a sundial; (geometry) what remains of a parallelogram after removing a similar parallelogram from one of its corners

پیشنهاد کاربران

gnomon ( نجوم )
واژه مصوب: شاخص 1
تعریف: میله یا صفحه‏ای مثلثی که روی ساعت آفتابی معمولی نصب می‏شود

بپرس