1. His urine tests show glycosuria which over the months abates.
[ترجمه گوگل]آزمایش ادرار او گلیکوزوری را نشان می دهد که با گذشت ماه ها کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]آزمایش ادرار نشون میده که بیشتر از چند ماه گذشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آزمایش ادرار نشون میده که بیشتر از چند ماه گذشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Over several days, glycosuria leads to a significant osmotic diuresis, with losses of water in excess of sodium.
[ترجمه گوگل]در طی چند روز، گلیکوزوری منجر به دیورز اسمزی قابل توجهی با از دست دادن آب بیش از حد سدیم می شود
[ترجمه ترگمان]در طول چندین روز، glycosuria منجر به a قابل توجه اسمزی، با هدر رفتن آب در بیش از حد سدیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در طول چندین روز، glycosuria منجر به a قابل توجه اسمزی، با هدر رفتن آب در بیش از حد سدیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Except for glycosuria, no clinical or morphologic features were predictive of the development of chronic renal failure, in this study.
[ترجمه گوگل]در این مطالعه به جز گلیکوزوری، هیچ ویژگی بالینی یا مورفولوژیکی پیشبینی کننده ایجاد نارسایی مزمن کلیه نبود
[ترجمه ترگمان]بجز for، هیچ ویژگی بالینی یا ریخت شناسی پیش بینی رشد نارسایی مزمن کلیه در این مطالعه نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بجز for، هیچ ویژگی بالینی یا ریخت شناسی پیش بینی رشد نارسایی مزمن کلیه در این مطالعه نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Methods The GTT (glucose tolerance test) and glycosuria test with breeding rhesus monkeys were used to choose the rhesus monkeys model of the spontaneous diabetes.
[ترجمه گوگل]MethodsThe GTT (تست تحمل گلوکز) و تست گلیکوزوری با میمون های رزوس پرورش دهنده برای انتخاب مدل میمون های رزوس دیابت خود به خود استفاده شد
[ترجمه ترگمان]روش های The (آزمون تحمل گلوکز)و تست glycosuria با breeding rhesus، برای انتخاب مدل میمون rhesus از دیابت خود به خودی استفاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روش های The (آزمون تحمل گلوکز)و تست glycosuria با breeding rhesus، برای انتخاب مدل میمون rhesus از دیابت خود به خودی استفاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Methods The GTT (glucose tolerance test) and glycosuria test in breeding rhesus monkeys were used to choose the rhesus monkey model of the spontaneous diabetes.
[ترجمه گوگل]MethodsThe GTT (تست تحمل گلوکز) و تست گلیکوزوری در پرورش میمون رزوس برای انتخاب مدل میمون رزوس دیابت خود به خود استفاده شد
[ترجمه ترگمان]روش های The (آزمون تحمل گلوکز)و تست glycosuria در پرورش میمون ها به منظور انتخاب مدل میمون rhesus از دیابت خود به خودی به کار گرفته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روش های The (آزمون تحمل گلوکز)و تست glycosuria در پرورش میمون ها به منظور انتخاب مدل میمون rhesus از دیابت خود به خودی به کار گرفته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Hyperglycemia and glycosuria tend to occur.
[ترجمه گوگل]هیپرگلیسمی و گلیکوزوری تمایل دارند رخ دهند
[ترجمه ترگمان]hyperglycemia و glycosuria معمولا رخ می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]hyperglycemia و glycosuria معمولا رخ می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The experiments demonstrated that the appearance of glycosuria was closely related to progressive notable elevation of blood sugar concentration(BSC).
[ترجمه گوگل]آزمایشات نشان داد که ظاهر گلیکوزوری ارتباط نزدیکی با افزایش تدریجی قابل توجه غلظت قند خون (BSC) دارد
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها نشان داد که ظاهر of به طور نزدیکی با ارتقا قابل توجه پیشروی قند خون (BSC ارتباط دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها نشان داد که ظاهر of به طور نزدیکی با ارتقا قابل توجه پیشروی قند خون (BSC ارتباط دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The correct approach is dietary modification or, if that is satisfactory, oral agents so that there is no postprandial glycosuria.
[ترجمه گوگل]روش صحیح اصلاح رژیم غذایی یا در صورت رضایت بخش بودن، استفاده از داروهای خوراکی است تا گلیکوزوری بعد از غذا وجود نداشته باشد
[ترجمه ترگمان]روش صحیح اصلاح رژیم غذایی و یا اگر آن رضایت بخش است، عوامل شفاهی به گونه ای است که هیچ glycosuria postprandial وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روش صحیح اصلاح رژیم غذایی و یا اگر آن رضایت بخش است، عوامل شفاهی به گونه ای است که هیچ glycosuria postprandial وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Dosage should be adapted to patients individually, on the basis of periodic tests of glycosuria and blood sugar.
[ترجمه گوگل]دوز باید برای بیماران به صورت جداگانه و بر اساس آزمایش های دوره ای گلیکوزوری و قند خون تنظیم شود
[ترجمه ترگمان]Dosage باید به تنهایی با بیماران به تنهایی و براساس تست های دوره ای of و قند خون تطبیق داده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Dosage باید به تنهایی با بیماران به تنهایی و براساس تست های دوره ای of و قند خون تطبیق داده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The kidneys cannot reabsorb the excess glucose load, causing glycosuria, osmotic diuresis, thirst, and dehydration.
[ترجمه گوگل]کلیه ها نمی توانند بار اضافی گلوکز را دوباره جذب کنند و باعث گلیکوزوری، دیورز اسمزی، تشنگی و کم آبی بدن می شوند
[ترجمه ترگمان]کلیه ها نمی تواند فشار اضافی گلوکز را دفع کند و باعث glycosuria، diuresis اسمزی، تشنگی و dehydration شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کلیه ها نمی تواند فشار اضافی گلوکز را دفع کند و باعث glycosuria، diuresis اسمزی، تشنگی و dehydration شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She is at risk for further nutrient depletion owing to catabolic effects of major surgery and inflammation, glycosuria, and gastrointestinal nutrient losses.
[ترجمه گوگل]او به دلیل اثرات کاتابولیک جراحی و التهاب بزرگ، گلیکوزوری، و از دست دادن مواد مغذی دستگاه گوارش در معرض خطر کاهش بیشتر مواد مغذی است
[ترجمه ترگمان]او در خطر کاهش بیشتر مواد مغذی به خاطر اثرات سمی جراحی اصلی و التهاب، التهاب معده و مواد مغذی معده و روده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او در خطر کاهش بیشتر مواد مغذی به خاطر اثرات سمی جراحی اصلی و التهاب، التهاب معده و مواد مغذی معده و روده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید