glycogen

/ˈɡlaɪkədʒən//ˈɡlaɪkədʒən/

(شیمی - نوعی پلی ساکارید به فرمول: c6h10o5 که در نسج های حیوانی بویژه عضلات و کبد یافت می شود) گلیکوژن، نشاسته ی حیوانی، ماده نشاسته ای درجگر، ماده شکرزادربافته های حیوانی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: glycogenic (adj.)
• : تعریف: a white substance, similar to starch, that is the principal storage material for carbohydrates in animals; animal starch.

جمله های نمونه

1. This results in an increase of glycogen in all organs and abnormally large lysosomes.
[ترجمه گوگل]این منجر به افزایش گلیکوژن در تمام اندام ها و لیزوزوم های بزرگ غیر طبیعی می شود
[ترجمه ترگمان]این منجر به افزایش گلیکوژن در تمامی اعضا و lysosomes غیر عادی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Glycogen is found in a variety of animal tissues, particularly the liver.
[ترجمه گوگل]گلیکوژن در انواع بافت های حیوانی به ویژه کبد یافت می شود
[ترجمه ترگمان]glycogen در انواعی از بافت های حیوانی، به ویژه کبد یافت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In order to ensure that enough glycogen is present for training, carbohydrates should make up approximately half of your daily diet.
[ترجمه گوگل]به منظور اطمینان از وجود گلیکوژن کافی برای تمرین، کربوهیدرات ها باید تقریباً نیمی از رژیم غذایی روزانه شما را تشکیل دهند
[ترجمه ترگمان]به منظور حصول اطمینان از اینکه گلیکوژن به اندازه کافی برای آموزش وجود دارد، کربوهیدرات باید تقریبا نیمی از رژیم غذایی روزانه شما را تشکیل دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This storage of glycogen in the muscles adds to the overall size of the muscles.
[ترجمه گوگل]این ذخیره گلیکوژن در ماهیچه ها به اندازه کلی عضلات می افزاید
[ترجمه ترگمان]این ذخیره گلیکوژن در ماهیچه ها به اندازه کلی ماهیچه ها می افزاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There are ten distinct types of glycogen storage diseases and all of them are rare.
[ترجمه گوگل]ده نوع متمایز از بیماری های ذخیره گلیکوژن وجود دارد و همه آنها نادر هستند
[ترجمه ترگمان]ده نوع مختلف از انواع بیماری ها وجود دارد و همه آن ها نادر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The cytoplasm filled with red glycogen particles was observed using PAS (periodic acid Schiff) staining.
[ترجمه گوگل]سیتوپلاسم پر شده با ذرات گلیکوژن قرمز با استفاده از رنگ آمیزی PAS (اسید دوره ای شیف) مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]سیتوپلاسم که با ذرات گلیکوژن قرمزی پر شده بود، با استفاده از PAS (شیف های اسید متناوب)مشاهده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Vmax of glycogen phosphorylase from skeletal muscle is much larger than the Vmax of the same enzyme from liver.
[ترجمه گوگل]Vmax گلیکوژن فسفوریلاز از عضلات اسکلتی بسیار بزرگتر از Vmax همان آنزیم از کبد است
[ترجمه ترگمان]The سنتز گیلیکوژن از ماهیچه اسکلتی بسیار بزرگ تر از the آنزیم مشابه از کبد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The fine structure of glycogen purified from oyster was investigated by enzymic methods.
[ترجمه گوگل]ساختار ظریف گلیکوژن خالص شده از صدف با روش های آنزیمی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]ساختار ظریف سنتز گیلیکوژن از صدف با استفاده از روش enzymic مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. What is the physiological function of glycogen phosphorylase in muscle ? In liver?
[ترجمه گوگل]عملکرد فیزیولوژیکی گلیکوژن فسفوریلاز در ماهیچه چیست؟ در کبد؟
[ترجمه ترگمان]عملکرد فیزیولوژیکی سلول های گلیکوژن در ماهیچه ها چیست؟ در کبد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The earlier the weaning, the weaker the glycogen positive reaction of brunner's gland and enteraden.
[ترجمه گوگل]هر چه زودتر از شیر گرفته شود، واکنش مثبت گلیکوژن غده برونر و انترادن ضعیف تر است
[ترجمه ترگمان]قبل از این که از شیر گرفته شود، واکنش glycogen به غده brunner و enteraden ضعیف تر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Conclusion The glycogen assay possesses diagnostic value for chlamydia trachomatis infection of vervical smear.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری سنجش گلیکوژن دارای ارزش تشخیصی برای عفونت کلامیدیا تراکوماتیس اسمیر ورویکال است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری سنجش گلیکوژن دارای ارزش تشخیصی برای chlamydia trachomatis smear of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A method improved for the assay of glycogen synthase ( GS ) is proposed in the present study.
[ترجمه گوگل]یک روش بهبود یافته برای سنجش گلیکوژن سنتاز (GS) در مطالعه حاضر پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]روشی بهبود یافته برای سنجش سنتز گیلیکوژن (GS)در مطالعه حاضر پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Physical-biochemical indexes include hepatic glycogen content and lactic acid content in full blood.
[ترجمه گوگل]شاخص های فیزیکی-بیوشیمیایی شامل محتوای گلیکوژن کبدی و محتوای اسید لاکتیک در خون کامل است
[ترجمه ترگمان]شاخص های بیوشیمیایی شامل محتوای گلیکوژن در کبد و مقدار اسید لاکتیک در خون کامل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Inclusions such as glycogen particles, lipid droplets, and pigments may be present.
[ترجمه گوگل]موادی مانند ذرات گلیکوژن، قطرات چربی و رنگدانه ها ممکن است وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]Inclusions مانند ذرات گلیکوژن، قطرات چربی و رنگدانه ها ممکن است وجود داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Objective To study the clinical applicat ion of glycogen phosphorylase isoenzyme BB (GPBB) in diagnosis of acute myocardial infarction.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه کاربرد بالینی یون گلیکوژن فسفوریلاز ایزوآنزیم BB (GPBB) در تشخیص انفارکتوس حاد میوکارد
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه یون applicat بالینی of isoenzyme (GPBB)در تشخیص بیماری های قلبی حاد (BB)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] ( نوعی پلی ساکارید به فرمول C6H10O5 که در نسج هاى حیوانی بویژه عضلات و کبد یافت می شود) گلیکوژن، نشاسته ى حیوانی
[صنایع غذایی] گلیکوژن : پلی ساکارید ساخته شده از گلوکز و موجود در بافت جگر و عضلات

انگلیسی به انگلیسی

• starch-like substance present in animal tissues which may be converted into dextrose

پیشنهاد کاربران

گلیکوژن ( اسم ) : نوعی نشاسته به فرمول c6h10o5 که با اثر انسولین از گلوکز تبدیل شده و به عنوان منبع انرژی در کبد ذخیره می شود.

بپرس