gluteus


معنی: کفل، سرین، ماهیچه سرین
معانی دیگر: (کالبد شناسی - هر یک از سه ماهیچه ی سرینی که تشکیل کپل را داده و کارشان چرخاندن و عقب کشیدن ران پا می باشد) عضله ی سرینی، یکی از سه عضله سرینی که برای حرکت دادن ران بکار میرود

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: glutei
• : تعریف: any of the three major muscles in the buttocks.

جمله های نمونه

1. gluteus maximus
ماهیچه ی سرینی بزرگ

2. Bilateral is operation of gluteus contracture disease optimal is the age how old?
[ترجمه گوگل]آیا عمل دوطرفه بیماری انقباض گلوتئوس بهینه است آیا سن چند سالگی است؟
[ترجمه ترگمان]دو جانبه عمل بر سر این نوع بیماری contracture است که در سنی است که چگونه قدمت دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective:To study nursing of gluteus muscle contracture due to injection.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه پرستاری انقباض عضله سرینی در اثر تزریق
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه پرستاری از عضله سرینی به علت تزریق
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The quadriceps and gluteus maximus have the highest concentration of striated muscle fibers, a pure measure of strength.
[ترجمه گوگل]عضلات چهارسر ران و گلوتئوس ماکسیموس دارای بالاترین غلظت فیبرهای عضلانی مخطط هستند که معیاری خالص از قدرت است
[ترجمه ترگمان]ماهیچه سرینی و عضله سرینی بزرگ بیش ترین غلظت فیبرهای عضلانی را دارند که یک اندازه خالص از قدرت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The gluteus medius on the outside of the pelvis and the adductor group on the inside of the thigh balance the pelvis from the outside to the inside.
[ترجمه گوگل]گلوتئوس مدیوس در قسمت بیرونی لگن و گروه ادکتور در قسمت داخلی ران، لگن را از بیرون به داخل متعادل می کند
[ترجمه ترگمان]عضلات سرین در خارج از لگن و گروه adductor در داخل ران، لگن را از بیرون به داخل فشار می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We have used the gluteus maximus muscle based on the inferior gluteal artery as turnover flaps for covering recurrent sacral pressure sores in two cases.
[ترجمه گوگل]در دو مورد از عضله گلوتئوس ماکسیموس بر اساس شریان گلوتئال تحتانی به عنوان فلپ چرخشی برای پوشاندن زخم های فشاری عود کننده خاجی استفاده کردیم
[ترجمه ترگمان]ما از عضله سرینی بزرگ بر پایه سرخرگ inferior تحتانی به عنوان turnover برای پوشش دادن زخم فشار مضاعف در دو حالت استفاده کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The back leg gluteus maximus extends the hip.
[ترجمه گوگل]گلوتئوس ماکسیموس ساق پشتی باسن را گسترش می دهد
[ترجمه ترگمان]قسمت عقب ران سرینی بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Release gluteus medius muscle ? gluteus minimus muscle? piriformis muscle in serious 6 cases ( 3 patients ).
[ترجمه گوگل]عضله گلوتئوس مدیوس را آزاد کنید؟ عضله گلوتئوس مینیموس؟ عضله پیریفورمیس در 6 مورد جدی (3 بیمار)
[ترجمه ترگمان]عضله سرین آزاد شده را آزاد کنید؟ عضله سرینی ماهیچه piriformis در ۶ مورد (۳ بیمار)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective To discuss the effect of healthy education gluteus contracture children by clinical nursing pathway.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تأثیر آموزش سالم به کودکان انقباض گلوتئوس از طریق مسیر پرستاری بالینی
[ترجمه ترگمان]هدف برای بحث در مورد تاثیر سرینی بزرگ آموزش و تربیت کودکان از طریق مسیر پرستاری بالینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective To explore the pathogenesis of gluteus muscle contracture(GMC)and evaluate the effectiveness of the small incision surgery.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی پاتوژنز انقباض عضلات گلوتئوس (GMC) و ارزیابی اثربخشی جراحی برش کوچک
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی بیماری زایی ماهیچه سرینی (GMC)و ارزیابی اثربخشی جراحی برش کوچک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Here are four muscles and the gluteus maximus is the first one.
[ترجمه گوگل]در اینجا چهار عضله وجود دارد و عضله سرینی ماکسیموس اولین عضله است
[ترجمه ترگمان]در اینجا چهار ماهیچه وجود دارد و سرینی بزرگ اولین ماهیچه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The tensor fascia lata and gluteus medius turn the thigh bone inward, balancing the turning-out force of the gluteus maximus.
[ترجمه گوگل]تانسور فاسیا لاتا و گلوتئوس مدیوس استخوان ران را به سمت داخل می چرخانند و نیروی چرخش عضله سرینی ماکسیموس را متعادل می کنند
[ترجمه ترگمان]The کمر و ماهیچه سرینی استخوان ران را به سمت داخل باز می کنند و نیروی رو به چرخش سرینی را متعادل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. What is meant by bilateral gluteus contracture disease? How to treat?
[ترجمه گوگل]منظور از بیماری انقباض گلوتئوس دو طرفه چیست؟ چگونه درمان کنیم؟
[ترجمه ترگمان]منظور از این نوع بیماری دو جانبه چیست؟ چگونه رفتار کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Method:By the posterolateral approach gluteus medius greater trochanter musculoosseous flap was transferred for hip arthrodesis.
[ترجمه گوگل]روش: با رویکرد خلفی جانبی گلوتئوس مدیوس فلپ عضلانی تروکانتر بزرگتر برای آرترودز هیپ منتقل شد
[ترجمه ترگمان]روش: با نزدیک شدن رویکرد posterolateral، medius بزرگ تر trochanter musculoosseous بیشتر برای arthrodesis باسن به کار برده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Conclusion Gluteus medius and gluteus minimus could result in coxae abduction malformation and alteration of weight line, leading to pelvic obliquity.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری گلوتئوس مدیوس و گلوتئوس مینیموس می‌توانند منجر به ناهنجاری ابداکشن کوکسا و تغییر خط وزنی شوند که منجر به انحراف لگن می‌شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Gluteus medius و عضله سرینی ممکن است منجر به ناهنجاری آدم ربایی coxae و تغییر خط تولید شود که منجر به شکستگی لگن می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کفل (اسم)
seat, slat, backside, posterior, rump, hip, buttock, gluteus, breech, haunch, hunkers, toby

سرین (اسم)
seat, rump, gluteus, buttocks

ماهیچه سرین (اسم)
gluteus

انگلیسی به انگلیسی

• any of a number of muscles in the buttocks (anatomy)

پیشنهاد کاربران

عضله ی سرینی ( اسم ) : یکی از سه ماهیچه در باسن، مسئول حرکات مفصل ران. بزرگترین آنها، گلوتئوس ماکسیموس است، در حالی که گلوتئوس مدیوس و گلوتئوس مینیموس کوچکتر هستند.
( عضله ) سرینی

بپرس