gluten

/ˈɡluːtən//ˈɡluːtən/

معنی: چسب، موم اندر اب، ماده چسبنده گندم، ماده لزج
معانی دیگر: (ماده ی چسبناک و کشایند موجود در آرد گندم و برخی غلات دیگر) گلوتن، سریشمی که ازشا  واستخوان بدست میاید

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a tough, elastic protein substance that occurs in cereal grains and flours, esp. wheat and corn, and makes dough sticky.

جمله های نمونه

1. Strong wheats contain a large amount of good-quality gluten providing an elastic dough which rises well for baking bread.
[ترجمه گوگل]گندم های قوی حاوی مقدار زیادی گلوتن با کیفیت خوب هستند که خمیری الاستیک ایجاد می کند که برای پخت نان به خوبی پف می کند
[ترجمه ترگمان]wheats قوی حاوی مقدار زیادی گلوتن با کیفیت خوب است که یک خمیر elastic را فراهم می کند که به خوبی برای پخت نان افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Non-immunised mice on a gluten free diet served as controls.
[ترجمه گوگل]موش‌های غیر ایمن‌شده در رژیم غذایی بدون گلوتن به عنوان گروه کنترل مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]موش های غیر ایمن در رژیم بدون گلوتن به عنوان کنترل عمل کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It will have an open gluten network, a nutty flavor, and a wonderful character.
[ترجمه گوگل]این یک شبکه گلوتن باز، طعمی آجیلی و یک شخصیت فوق العاده خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]این سیستم دارای یک شبکه عاری از گلوتن، طعم nutty، و یک ویژگی شگفت انگیز خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Notice the gluten network holding the golden polenta nuggets and pieces of brown rice and flecks of bran.
[ترجمه گوگل]به شبکه گلوتن توجه کنید که ناگت های پولنتا طلایی و تکه های برنج قهوه ای و تکه های سبوس را در خود جای داده است
[ترجمه ترگمان]توجه داشته باشید که شبکه گلوتن the طلایی و قطعات برنج قهوه ای و نقره ای را در دست دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Hardness refers to gluten and protein, which form the cell structure of the dough.
[ترجمه گوگل]سختی به گلوتن و پروتئین اشاره دارد که ساختار سلولی خمیر را تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]سختی به گلوتن و پروتئین اشاره دارد که ساختار سلولی خمیر را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This lets the gluten relax and then the dough should be more compliant.
[ترجمه گوگل]این اجازه می دهد تا گلوتن شل شود و سپس خمیر باید سازگارتر باشد
[ترجمه ترگمان]این به گلوتن اجازه می دهد که آرام شود و سپس خمیر باید بیشتر سازگار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Compliance and response to a gluten free diet were assessed at each visit by careful questioning.
[ترجمه گوگل]انطباق و پاسخ به رژیم غذایی بدون گلوتن در هر بازدید با پرسش دقیق ارزیابی شد
[ترجمه ترگمان]انطباق و واکنش به رژیم بدون گلوتن در هر دیدار با سوالات دقیق مورد ارزیابی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The development of the gluten free diet was based on these discoveries.
[ترجمه گوگل]توسعه رژیم غذایی بدون گلوتن بر اساس این اکتشافات بود
[ترجمه ترگمان]توسعه رژیم بدون گلوتن براساس این کشفیات بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The gluten should be providing a stretchable medium in which the dough can sustain its rise and hold its dome.
[ترجمه گوگل]گلوتن باید محیطی قابل کشش را فراهم کند که در آن خمیر بتواند رشد خود را حفظ کند و گنبد خود را نگه دارد
[ترجمه ترگمان]گلوتن باید یک وسیله stretchable فراهم کند که در آن خمیر می تواند رشد خود را حفظ کرده و گنبد خود را نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The gluten is in the process of setting and the crust is deceptively crisp, hiding the immature bread within.
[ترجمه گوگل]گلوتن در حال سفت شدن است و پوسته به طرز فریبنده ای ترد است و نان نابالغ را درون آن پنهان می کند
[ترجمه ترگمان]گلوتن در فرآیند تنظیم است و پوسته به طور ظاهری خشک، و نان خام را در درون خود پنهان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Many people react adversely to gluten, present in wheat flour.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم نسبت به گلوتن موجود در آرد گندم واکنش منفی نشان می دهند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم به طور منفی نسبت به گلوتن که در آرد گندم وجود دارد واکنش منفی نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The contents of pentosan, protein, wet gluten, Zeleny volume and 1000 kernel weight of 77 winter wheat varieties planted in north China were investigated.
[ترجمه گوگل]محتوای پنتوسان، پروتئین، گلوتن مرطوب، حجم زلنی و وزن 1000 دانه 77 رقم گندم زمستانه کاشته شده در شمال چین مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]محتوای of، پروتئین، گلوتن مرطوب، حجم Zeleny و ۱۰۰۰ نوع هسته گندم که در شمال چین کاشته شد مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. CONCLUSION : Gluten sensitivity is not associated with MS in Iran.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: حساسیت به گلوتن با ام اس در ایران ارتباطی ندارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: حساسیت گلوتنی مرتبط با MS در ایران نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A new improved vital gluten quality testing method was developed.
[ترجمه گوگل]یک روش جدید بهبود یافته آزمایش کیفیت گلوتن حیاتی توسعه یافته است
[ترجمه ترگمان]روش جدید آزمایش کیفیت گلوتن را بهبود بخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Does not contain wheat, soy, gluten, milk, casein, sodium caseinate, egg, artificial coloring, artificial flavoring or preservatives.
[ترجمه گوگل]حاوی گندم، سویا، گلوتن، شیر، کازئین، کازئینات سدیم، تخم مرغ، رنگ مصنوعی، طعم دهنده مصنوعی یا مواد نگهدارنده نیست
[ترجمه ترگمان]Does شامل گندم، سویا، گلوتن، شیر، casein، sodium sodium، تخم مرغ، رنگ آمیزی مصنوعی، طعم مصنوعی و مواد نگهدارنده نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چسب (اسم)
paste, glue, birdlime, lime, gum, mucilage, gluten

موم اندر اب (اسم)
gluten

ماده چسبنده گندم (اسم)
gluten

ماده لزج (اسم)
gluten, jelly

تخصصی

[شیمی] (ماده ى چسبناک و کشایند موجود در آرد گندم و برخی غلات دیگر) گلوتن
[صنایع غذایی] گلوتن : پروتئین موجود در خمیر آرد گندم

انگلیسی به انگلیسی

• mixture of proteins present in cereal grains and flours

پیشنهاد کاربران

موم اندر اب، ماده چسبنده گندم، چسب، سریشمی که از شاخ واستخوان بدست میاید، شیمی: گلوتن
گلوتن ( اسم ) : پروتئینی که در برخی از غلات یافت می شود، که باعث می شود دانه ها با اضافه کردن آب به شکل خمیر چسبناک در بیایند.

بپرس