• (1)تعریف: a form of sugar that occurs naturally in fruits, plants, and animal tissues; grape sugar.
• (2)تعریف: a syrup consisting of dextrose, maltose, dextrine, and water, used in making candy, fermenting alcohol, treating tobacco, and tanning leather; starch syrup.
جمله های نمونه
1. Insulin is used to control the rise of glucose levels in the blood.
[ترجمه گوگل]انسولین برای کنترل افزایش سطح گلوکز در خون استفاده می شود [ترجمه ترگمان]انسولین برای کنترل افزایش سطح گلوکز خون مورد استفاده قرار می گیرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The doctor injected glucose into his patient's veins.
[ترجمه گوگل]دکتر گلوکز را به رگ های بیمارش تزریق کرد [ترجمه ترگمان]دکتر گلوکز را به رگ های بیمارش تزریق کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The doctors revived her with injections of glucose.
[ترجمه گوگل]پزشکان با تزریق گلوکز او را زنده کردند [ترجمه ترگمان]پزشکان او را با تزریق گلوکز احیا کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A simple mixture of glucose and water can save lives in many parts of the world.
[ترجمه گوگل]یک مخلوط ساده از گلوکز و آب می تواند جان انسان ها را در بسیاری از نقاط جهان نجات دهد [ترجمه ترگمان]یک مخلوط ساده از گلوکز و آب می تواند زندگی ها را در بسیاری از نقاط جهان نجات دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The levels of blood glucose depend in part on what you eat and when you eat.
[ترجمه گوگل]سطح گلوکز خون تا حدی به آنچه می خورید و زمانی که می خورید بستگی دارد [ترجمه ترگمان]میزان گلوکز خون به بخشی از آنچه می خورید و زمانی که می خورید وابسته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I gave him an extra dose of glucose to pep him up.
[ترجمه گوگل]من به او یک دوز اضافی گلوکز دادم تا او را تقویت کنم [ترجمه ترگمان] بهش یه مقدار \"گلوکز\" دادم تا بهش قوت قلب بده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Glucose was dripping into the patient.
[ترجمه گوگل]گلوکز به داخل بیمار چکه می کرد [ترجمه ترگمان]Glucose به بیمار چکه می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Impaired glucose tolerance is a condition that means your blood glucose falls between normal and diabetic.
[ترجمه گوگل]اختلال تحمل گلوکز شرایطی است که به این معنی است که گلوکز خون شما بین نرمال و دیابتی قرار می گیرد [ترجمه ترگمان]تحمل ضعیف گلوکز یک شرط است که به این معنی است که گلوکز خون شما بین قند و قند قرار می گیرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Insulin therapy is started if blood glucose levels remain elevated despite following these measures.
[ترجمه گوگل]اگر با وجود رعایت این اقدامات، سطح گلوکز خون بالا بماند، انسولین درمانی شروع می شود [ترجمه ترگمان]درمان انسولین در صورتی آغاز می شود که سطوح گلوکز خون با وجود این اندازه گیری ها افزایش یابد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Both underestimate incidence as neither study used glucose challenge.
[ترجمه گوگل]هر دو میزان بروز را دستکم میگیرند، زیرا هیچ یک از مطالعهها از چالش گلوکز استفاده نکردهاند [ترجمه ترگمان]هر دو میزان رخداد را به عنوان نه مطالعه به کار گرفته از گلوکز مورد نظر می گیرند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The degree of glucose intolerance for any given birth weight was influenced independently by body mass index in adulthood.
[ترجمه گوگل]میزان عدم تحمل گلوکز برای هر وزن هنگام تولد به طور مستقل تحت تأثیر شاخص توده بدنی در بزرگسالی قرار گرفت [ترجمه ترگمان]میزان عدم تحمل گلوکز برای هر بار تولد به طور مستقل از شاخص توده بدنی در بزرگسالی تاثیر می پذیرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. If the blood glucose is above 20 mmol/l a sample should be sent to the laboratory for a definitive result.
[ترجمه مجید قاسم زاده] چه واکنشی زیاد شدن گلوکوزدر بدن انسان به وجود می اورد. متشکرم
|
[ترجمه گوگل]اگر گلوکز خون بالاتر از 20 میلی مول در لیتر باشد، نمونه باید برای نتیجه قطعی به آزمایشگاه فرستاده شود [ترجمه ترگمان]اگر گلوکز خون بیش از ۲۰ میلی مول بر لیتر باشد، باید برای نتیجه قطعی به آزمایشگاه فرستاده شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The subjects had a continuous infusion glucose tolerance test.
[ترجمه گوگل]آزمودنی ها آزمایش تحمل گلوکز انفوزیون مداوم داشتند [ترجمه ترگمان]این افراد یک تست تحمل قند پیوسته داشتند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Six subjects did not consent to a glucose tolerance test and tolerance was determined from fasting plasma glucose and insulin concentrations.
[ترجمه گوگل]شش نفر به آزمایش تحمل گلوکز رضایت ندادند و تحمل از غلظت گلوکز و انسولین پلاسما ناشتا تعیین شد [ترجمه ترگمان]شش موضوع برای تست تحمل گلوکز مورد موافقت قرار نگرفتند و تحمل از گلوکز پلاسما و غلظت های انسولین تعیین شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
گلوکز (اسم)
glucose
تخصصی
[علوم دامی] قند 6 کربنی [شیمی] گلوکز (ماده اى متبلور و شیرین که در میوه ها و عسل و خون به طور طبیعی یافت می شود) [نساجی] گلوکز
انگلیسی به انگلیسی
• type of sugar (occurring in fruits, animal tissues and fluids) glucose is a type of sugar that gives you energy.
پیشنهاد کاربران
در بدن ما چه گونه درست می شود. وچرا زیادی ان برای بدن ضرر دارد. ؟ متشکرم
C6H12O6 مونوساکاریدی از دسته کربوهیدرات ها که جزو مونوساکاریدهای 6 کربنه دسته بندی میشود مانند فروگتوز و در واکنش سلولی هوازی از ان به عنوان منبع انرژی بهره برده میشود دی ساکاریدی چون ریبوز ازبه هم پیوستن 2 گلوکز تشکیل میشود و همینطور پلی ساکارید هایی نظیر سلولز نشاسته وگلیکوژن از ترکیب چندین گلوکز ساخته می شوند ... [مشاهده متن کامل]
میزان گلوکز خون از طریق دستگاهی به نام گلوکومتر اندازه گیری میشود کهعدد ان را اگر در 10 ضرب کنیم جواب به ppm بدست می اید
[پزشکی] گلوکز: قند ساده ای که در جریان خون وجود دارد