gloze


معنی: چاپلوسی کردن، خدعه زدن
معانی دیگر: (در اصل) تفسیر نوشتن، حواشی نوشتن، فهرست واژه های دشوار بر متنی نوشتن، (نادر) توجیه کردن، عیب پوشی کردن، حرف یا عمل عاری از صمیمیت، شیله پیله، (مهجور) چاپلوسی کردن، gloss تفسیر کردن

مترادف ها

چاپلوسی کردن (فعل)
praise, adulate, flatter, blandish, butter, coax, collogue, sweet-talk, fraise, gloze, slaver, soft-soap, truckle, wheedle

خدعه زدن (فعل)
gloze

پیشنهاد کاربران

بپرس