glossitis

/ɡlɑːˈsaɪtɪs//ɡlɒˈsaɪtɪs/

(پزشکی) ورم زبان، التهاب زبان، اماس زبان

جمله های نمونه

1. Methods 46 patients with atrophic glossitis were randomly divided into treatment group and control group.
[ترجمه گوگل]روش ها: 46 بیمار مبتلا به گلوسیت آتروفیک به طور تصادفی به دو گروه درمان و گروه کنترل تقسیم شدند
[ترجمه ترگمان]روش های ۴۶ بیمار با atrophic glossitis به طور تصادفی به گروه درمان و گروه کنترل تقسیم شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. All the signs were restricted to glossitis.
[ترجمه گوگل]تمام علائم محدود به گلوسیت بود
[ترجمه ترگمان]همه نشانه ها برای glossitis محدود شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Your mouth may be sore and pale if you're anemic, and your tongue can become swollen and smooth (glossitis).
[ترجمه گوگل]در صورت کم خونی ممکن است دهان شما دردناک و رنگ پریده باشد و زبان شما متورم و صاف شود (گلوسیت)
[ترجمه ترگمان]اگر کم خون هستی ممکن است دهان شما ملتهب و رنگ پریده باشد، و زبان شما می تواند متورم و صاف شود (glossitis)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objective To study the relationship between atrophic glossitis and megalocytic anemia.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه رابطه بین گلوسیت آتروفیک و کم خونی مگالوسیتیک
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه رابطه بین کم خونی glossitis و کم خونی megalocytic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Stomatitis, glossitis, parotitis, ache in the shoulder and arm.
[ترجمه گوگل]استوماتیت، گلوسیت، پاروتیت، درد در شانه و بازو
[ترجمه ترگمان]stomatitis، glossitis، parotitis، درد شانه و بازو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective:To observe the clinical efficacy of treating atrophy glossitis with He-Ne laser for central section of tongue irradiation.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده اثربخشی بالینی درمان گلوسیت آتروفی با لیزر He-Ne برای بخش مرکزی تابش زبان
[ترجمه ترگمان]هدف: برای مشاهده اثربخشی بالینی درمان atrophy glossitis با لیزر - برای بخش مرکزی تابش زبان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Often accompany have glossitis or quarrel is phlogistic.
[ترجمه گوگل]اغلب همراه با گلوسیت یا نزاع فلوژیستیک است
[ترجمه ترگمان]اغلب همراه با glossitis یا نزاع phlogistic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Conclusion Most subjects of atrophic glossitis are caused by megalocytic anemia .
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری اکثر افراد مبتلا به گلوسیت آتروفیک ناشی از کم خونی مگالوسیتیک هستند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری اغلب موضوعات مربوط به atrophic کم خونی ناشی از کم خونی megalocytic هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Jral Anabrotic Lichen Planus and Fugitive Glossitis Treated With CO _ 2 Laser.
[ترجمه گوگل]Jral Anabrotic Lichen Planus و گلوسیت فراری با لیزر CO_2 درمان می شود
[ترجمه ترگمان]Jral Anabrotic lichen Planus و فراری فراری با لیزر ۲ CO درمان می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The skin should be examined for dryness, scaliness, atrophy, petechiae, and ecchymoses, and the mouth for angular stomatitis, glossitis, swollen or bleeding gums, and decayed teeth.
[ترجمه گوگل]پوست باید از نظر خشکی، پوسته پوسته شدن، آتروفی، پتشی و اکیموز و دهان از نظر استوماتیت زاویه دار، گلوسیت، لثه های متورم یا خونریزی دهنده و دندان های پوسیده بررسی شود
[ترجمه ترگمان]پوست باید برای خشکی، scaliness، atrophy، petechiae و ecchymoses معاینه شود و دهانی برای stomatitis زاویه ای، glossitis، swollen متورم و دندان پوسیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Most patient is without a symptom, if semiotic much performance is meal hind full bilge, ache of belch, anorexia, disgusting, epigastrium is unwell, or angular, anaemic, glossitis, diarrhoea.
[ترجمه گوگل]اکثر بیماران بدون علامت هستند، اگر نشانه‌شناسی عملکرد بیشتر غذا، درد آروغ، بی‌اشتهایی، منزجر کننده، ناخوشایند اپی گاستر، یا زاویه‌دار، کم خون، گلوسیت، اسهال باشد
[ترجمه ترگمان]بیشتر بیماران مبتلا به علایم بیماری هستند، در صورتی که عملکرد خیلی زیادی با semiotic انجام شود، درد آروغ زدن، anorexia، disgusting، epigastrium، unwell، or، glossitis، اسهال و اسهال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Clinical usage : for the treatment and prevention of cheilitis, glossitis, seborrheic dermatitis and conjunctivitis.
[ترجمه گوگل]کاربرد بالینی: برای درمان و پیشگیری از التهاب کبد، گلوسیت، درماتیت سبورئیک و ورم ملتحمه
[ترجمه ترگمان]کاربرد بالینی: برای درمان و جلوگیری از cheilitis، glossitis، درماتیت seborrheic و conjunctivitis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Complication has pneumonic, thorax to accumulate arthralgia of sex of lymph node enlargement of door of fluid, lung, encephalitis, defer, cardiac muscle phlogistic, glossitis.
[ترجمه گوگل]عارضه پنومونی، قفسه سینه برای تجمع آرترالژی جنس غدد لنفاوی بزرگ شدن درب مایع، ریه، آنسفالیت، تاخیر، فلوژیست عضله قلب، گلوسیت
[ترجمه ترگمان]Complication دارای pneumonic، قفسه سینه برای جمع کردن arthralgia از جنس غدد لنفاوی در رنگ، ریه، encephalitis، defer، muscle قلبی، glossitis است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective To analyze the differences of differentiation, proliferation and apoptosis in exfoliated cells from different areas of migratory glossitis.
[ترجمه گوگل]هدف برای تجزیه و تحلیل تفاوت تمایز، تکثیر و آپوپتوز در سلول های لایه برداری شده از مناطق مختلف گلوسیت مهاجر
[ترجمه ترگمان]هدف تجزیه و تحلیل تفاوت تمایز، تکثیر و آپوپتوز در سلول های پوسته سازی شده از مناطق مختلف of مهاجر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• inflammation of the tongue

پیشنهاد کاربران

glossitis ( پزشکی )
واژه مصوب: زبان‏آماس
تعریف: التهاب زبان براثر عوامل گوناگون

بپرس