glossiness


براقی، جلا دادگی، خوش نمایی

جمله های نمونه

1. A sweet chestnut lay close by, its glossiness marred by decisive incisor scratch marks.
[ترجمه گوگل]یک شاه بلوط شیرین در نزدیکی آن قرار داشت که براقیت آن توسط خراش های قاطع دندان های ثنایا مخدوش شده بود
[ترجمه ترگمان]یک درخت بلوط شیرین در کنار آن قرار داشت و آن را با نشانه های قطعی دندان به جا گذاشته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Refl. Glossiness: Controls the reflection 1 means perfect mirror - like reflections, lower values produce blurry reflections.
[ترجمه گوگل]Refl براق بودن: انعکاس را کنترل می کند 1 به معنای آینه کامل است - مانند بازتاب ها، مقادیر پایین تر بازتاب های تاری ایجاد می کنند
[ترجمه ترگمان]Refl glossiness: کنترل بازتاب ۱ به معنی بازتاب mirror کامل است - مانند انعکاس، مقادیر کم تر، بازتاب های تار تولید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Considerably increase the glossiness, adhesive force, fullness and aging resistance of theproducts.
[ترجمه گوگل]براقیت، نیروی چسبندگی، پری و مقاومت در برابر پیری محصولات را به میزان قابل توجهی افزایش دهید
[ترجمه ترگمان]Considerably، مقاومت glossiness، چسب زخم، مقاومت و مقاومت به پیری theproducts را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Suitable double firing wall tiles, with good glossiness.
[ترجمه گوگل]کاشی های دیوار دو پخت مناسب، با براقیت خوب
[ترجمه ترگمان]کاشی های دیوار دو جداره مناسب با glossiness خوب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The surface glossiness of ceramic ware after glazing, especially the metallic sheen of lusterware.
[ترجمه گوگل]براقیت سطح ظروف سرامیکی پس از لعاب، به ویژه درخشش فلزی ظروف براق
[ترجمه ترگمان]glossiness سطح ظروف سرامیک بعد از لعاب دادن، به خصوص درخشندگی فلزی of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. After mixing fixature and hair breast, wipe go up in wet hair, can take out hair curls, finalize the design on the gush on the hair after work again water, increase complaisant spend and glossiness.
[ترجمه گوگل]پس از مخلوط کردن فیکساتور و سینه مو، روی موهای مرطوب پاک کنید، می توانید فرهای مو را از بین ببرید، طرح را روی فواره موها پس از کار دوباره آب نهایی کنید، خرج کردن و براقیت را افزایش دهید
[ترجمه ترگمان]بعد از مخلوط کردن fixature و breast مو، موهای خیس را پاک کنید، موهای خود را صاف کنید، بعد از کار دوباره روی موهای خود را پس از باز کردن دوباره آب، افزایش spend و glossiness نهایی، نهایی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The product is applied in coating paper surface paint, can obviously strengthen the surface strength of the coating surface and improves paper coating glossiness.
[ترجمه گوگل]این محصول در رنگ سطح کاغذ پوشش داده می شود، به وضوح می تواند استحکام سطح سطح پوشش را تقویت کند و براقیت پوشش کاغذ را بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]این محصول در رنگ کاغذ روکش به کار می رود و به وضوح استحکام سطح پوشش روکش را تقویت کرده و پوشش کاغذ را بهبود می بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The coatings prepared with this curing agent will be of good erosion resistance, hardness and glossiness.
[ترجمه گوگل]پوشش های تهیه شده با این ماده پخت از مقاومت فرسایشی، سختی و براقیت خوبی برخوردار خواهند بود
[ترجمه ترگمان]پوشش های تهیه شده با این عامل درمان مقاومت فرسایش خوب، سختی و glossiness خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The mechanism of the interfacial reactions between diamond disk and granite during vertical spindle grinding was studied by tracking their surface glossiness, micromorphology and compositions.
[ترجمه گوگل]مکانیسم واکنش‌های سطحی بین دیسک الماس و گرانیت در طول آسیاب دوک عمودی با ردیابی براقیت سطح، میکرومورفولوژی و ترکیبات آنها مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]مکانیزم واکنش های سطحی بین دیسک الماس و گرانیت در طول آسیاب سازی عمودی با دنبال کردن glossiness سطحی، micromorphology و ترکیبات مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The indicators of our products ( including Water resistance, flatness, tensile strength, glossiness ) reach the world advanced level.
[ترجمه گوگل]شاخص های محصولات ما (از جمله مقاومت در برابر آب، صافی، استحکام کششی، براق بودن) به سطح پیشرفته جهانی می رسد
[ترجمه ترگمان]شاخص های محصولات ما (شامل مقاومت آب، همواری، استحکام کششی، glossiness)به سطح پیشرفته دنیا می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Proof was made with press, and the color density and glossiness of the samples were measured.
[ترجمه گوگل]اثبات با پرس ساخته شد و تراکم رنگ و براقیت نمونه ها اندازه گیری شد
[ترجمه ترگمان]سند با فشار ساخته شد و چگالی و تراکم نمونه ها اندازه گیری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The artificial leather prepared by the release paper has high glossiness, plumpness and surface planeness and improves the additional value of the artificial leather greatly.
[ترجمه گوگل]چرم مصنوعی تهیه شده توسط کاغذ ریلیز دارای براقی، پرپشتی و صافی سطح بالایی است و ارزش اضافی چرم مصنوعی را تا حد زیادی بهبود می بخشد
[ترجمه ترگمان]چرم مصنوعی تهیه شده توسط کاغذ انتشار، glossiness، فربه و planeness سطح بالا دارد و مقدار اضافی چرم مصنوعی را به مقدار زیادی بهبود می بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• shininess, brightness, lustrous quality

پیشنهاد کاربران

glossiness ( مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ )
واژه مصوب: برّاقی
تعریف: خصیصه ای در جلوۀ ظاهری سطح که میزان آن در گسترۀ مات تا برّاق قابل تعریف است

بپرس