• (1)تعریف: in the shape of a globe or globule; spherical. • مشابه: global
• (2)تعریف: containing or consisting of globules.
• (3)تعریف: worldwide or global.
جمله های نمونه
1. globular cluster
خوشه ی کروی
2. The globular seed capsule contains numerous small seeds.
[ترجمه دست گرد] معنی کلمه دست گرد در زبان باستان ایران
|
[ترجمه گوگل]کپسول دانه کروی حاوی تعداد زیادی دانه کوچک است [ترجمه ترگمان]کپسول دانه کروی حاوی دانه های کوچک متعددی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The plant has distinctive globular flowers.
[ترجمه گوگل]این گیاه دارای گل های کروی متمایز است [ترجمه ترگمان]این گیاه دارای گله ای globular متمایز است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. They can also be distinguished by their almost globular shape and the long protruding remnant of the style sticking out on top.
[ترجمه گوگل]آنها همچنین می توانند با شکل تقریباً کروی خود و بقایای بیرون زده طولانی از سبک که در بالای آن قرار دارند متمایز شوند [ترجمه ترگمان]آن ها هم چنین می توانند با شکل کروی خود و باقیمانده برجسته سبک بیرون زده در بالا تشخیص داده شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The globular star clusters that surround the Milky Way also seem to come in two age groups.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که خوشه های ستاره ای کروی که راه شیری را احاطه کرده اند نیز در دو گروه سنی قرار دارند [ترجمه ترگمان]خوشه های ستاره ای globular که کهکشان راه شیری را احاطه کرده اند نیز به نظر می رسد که در دو گروه سنی هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The globular cluster M53 is in the same field as Alpha.
[ترجمه گوگل]خوشه کروی M53 در همان میدان آلفا است [ترجمه ترگمان]خوشه کروی M۵۳ در یک میدان به نام Alpha قرار دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Pieces of the globular bodies of eighteenth century wine bottles were unearthed.
[ترجمه گوگل]تکههایی از بدنههای کروی بطریهای شراب قرن هجدهم کشف شد [ترجمه ترگمان]قطعه هایی از بدن های globular در بطری های شراب قرن هیجدهم، از زیر خاک بیرون کشیدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Clusters, both open and globular, abound.
[ترجمه گوگل]خوشه ها، هم باز و هم کروی، فراوانند [ترجمه ترگمان]Clusters، هر دو باز و globular فراوان است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Species forming a short globular rhizome are pulled up and left floating in a well lighted tank.
[ترجمه گوگل]گونه هایی که یک ریزوم کروی کوتاه را تشکیل می دهند به سمت بالا کشیده می شوند و در یک مخزن با نور خوب شناور می شوند [ترجمه ترگمان]گونه هایی که یک rhizome کروی کوتاه تشکیل می دهند به سمت بالا کشیده می شوند و در یک مخزن بسیار روشن شناور می مانند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. You can conceive of globular protein molecules folding from chains of left- and right-handed amino acids but not helical protein molecules.
[ترجمه گوگل]شما می توانید مولکول های پروتئین کروی را تصور کنید که از زنجیره های آمینو اسیدهای چپ و راست تا می شوند، اما مولکول های پروتئین مارپیچ نیستند [ترجمه ترگمان]شما می توانید مولکول های پروتئینی کروی را تصور کنید که از زنجیره های آمینو اسید چپ و راست به دست می آیند اما مولکول های پروتئینی مارپیچی نیستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Directly ahead you see a huge, globular molecule the size of a two-car garage.
[ترجمه گوگل]درست جلوتر، یک مولکول بزرگ و کروی به اندازه یک گاراژ دو ماشین را می بینید [ترجمه ترگمان]بعد از آن یک مولکول بزرگ و globular را به اندازه یک گاراژ دو ماشین می بینید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Serpens contains a prominent globular cluster, M which is not far below naked-eye visibility.
[ترجمه گوگل]مارها شامل یک خوشه کروی برجسته، M است که خیلی کمتر از دید با چشم غیر مسلح نیست [ترجمه ترگمان]Serpens شامل یک خوشه کروی معروف است که در فاصله ای کم تر از دید غیر مسلح قرار ندارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The highly conserved globular domain is essential for the binding of H1 to the nucleosome.
[ترجمه گوگل]دامنه کروی بسیار حفاظت شده برای اتصال H1 به نوکلئوزوم ضروری است [ترجمه ترگمان]دامنه globular به شدت حفاظت شده برای اتصال H۱ به the ضروری است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A globular volume of gas will seem to have a hot shot at its center.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد یک حجم کروی گاز دارای یک شات داغ در مرکز خود باشد [ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که یک حجم globular از گاز در مرکز آن یک گلوله گرم داشته باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Smaller groups of stars called globular clusters often surround spiral galaxies.
[ترجمه گوگل]گروه های کوچک تری از ستارگان به نام خوشه های کروی اغلب کهکشان های مارپیچی را احاطه کرده اند [ترجمه ترگمان]گروه های کوچک تر از ستارگان به نام خوشه های کروی اغلب کهکشان های حلزونی را احاطه کرده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
گرد (صفت)
round, orbicular, terete, globular
کروی (صفت)
spherical, orbicular, global, globular, spheral
گوی مانند (صفت)
spherical, globular
گلبولوار (صفت)
globular
تخصصی
[عمران و معماری] گلبولی - گوی سان [ریاضیات] گوی مانند، کروی
انگلیسی به انگلیسی
• round; shaped like a globe; drop-like something that is globular is round like a ball; a formal word.