globalisation

جمله های نمونه

1. Globalisation is a catch-all to describe increased international trade.
[ترجمه گوگل]جهانی شدن برای تشریح افزایش تجارت بین‌الملل همه چیز مهم است
[ترجمه ترگمان]جهانی شدن یک صید است - همه برای توضیح تجارت بین المللی افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. London: Granta, 199 19 Hoogvelt A. . Globalisation and the post-colonial world.
[ترجمه گوگل]لندن: Granta, 199 19 Hoogvelt A جهانی شدن و دنیای پسااستعماری
[ترجمه ترگمان]لندن: Granta، ۱۹۹ ۱۹ Hoogvelt A جهانی شدن و جهان پس از استعمار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. So unless some action is taken to shape globalisation the world will grow more dangerous and volatile.
[ترجمه گوگل]بنابراین، اگر اقداماتی برای شکل دادن به جهانی شدن انجام نشود، جهان خطرناک تر و بی ثبات تر خواهد شد
[ترجمه ترگمان]بنابراین اگر اقداماتی برای شکل جهانی شدن صورت نگیرد، جهان خطرناک تر و ناپایدار خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The extent of economic globalisation is illustrated by the recent enormous growth in trade and foreign capital flows.
[ترجمه گوگل]میزان جهانی شدن اقتصادی با رشد عظیم اخیر در تجارت و جریان سرمایه خارجی نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]گستره جهانی شدن اقتصادی با رشد عظیم اخیر در تجارت و جریان های سرمایه خارجی نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. That it may even have been strengthened by globalisation will have come as an even greater shock.
[ترجمه گوگل]این که حتی ممکن است با جهانی شدن تقویت شده باشد، شوک بزرگتری خواهد بود
[ترجمه ترگمان]که حتی ممکن است با جهانی شدن تقویت شده باشد، به عنوان یک شوک بزرگ خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Capitalist globalisation is increasingly emptying the old nation states of their capacity for serious political intervention.
[ترجمه گوگل]جهانی شدن سرمایه داری به طور فزاینده ای ظرفیت دولت های ملی قدیمی را برای مداخله جدی سیاسی خالی می کند
[ترجمه ترگمان]جهانی شدن جهانی شدن به طور فزاینده ای در حال خالی کردن دولت های سابق کشور از ظرفیت خود برای مداخله جدی سیاسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We don't raise our fists or reject globalisation.
[ترجمه گوگل]ما مشت هایمان را بالا نمی گیریم یا جهانی شدن را رد نمی کنیم
[ترجمه ترگمان]ما مشت ها را بلند نمی کنیم یا جهانی شدن را رد می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Globalisation, Giddens seems to say, is about giving every villager in the Andes a Nokia internet-enabled mobile phone.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد گیدنز می گوید که جهانی شدن به این معناست که به هر روستایی در آند یک تلفن همراه مجهز به اینترنت نوکیا داده شود
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که به نظر می رسد جهانی شدن به هر روستایی در Andes یک تلفن همراه با اینترنت نوکیا می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Uniting against globalisation is not the same as uniting against capitalism.
[ترجمه گوگل]اتحاد در برابر جهانی شدن با اتحاد علیه سرمایه داری یکسان نیست
[ترجمه ترگمان]اتحاد علیه جهانی شدن همانند متحد کردن علیه سرمایه داری نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The globalisation of capital, business and governance is being matched by the globalisation of opposition.
[ترجمه گوگل]جهانی شدن سرمایه، تجارت و حکمرانی با جهانی شدن اپوزیسیون مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان]جهانی شدن سرمایه، تجارت و حاکمیت با جهانی شدن مخالفان تطبیق داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Globalisation has been one factor forcing prices down, but privatisation and increased regulation have led to a tougher competitive environment.
[ترجمه گوگل]جهانی شدن یکی از عوامل کاهش قیمت ها بوده است، اما خصوصی سازی و افزایش مقررات منجر به یک محیط رقابتی سخت تر شده است
[ترجمه ترگمان]جهانی شدن یک عامل باعث کاهش قیمت ها شده است، اما خصوصی سازی و مقررات افزایش یافته منجر به محیط رقابتی تری شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Those who set the monstrosity of globalisation in train seek in vain to dissociate themselves from the effects of their actions.
[ترجمه گوگل]کسانی که هیولاهای جهانی شدن را در قطار قرار می دهند، بیهوده به دنبال این هستند که خود را از تأثیرات اعمال خود دور کنند
[ترجمه ترگمان]آن هایی که هیولایی بودن جهانی شدن را در قطار راه انداخته اند، بی هوده تلاش می کنند که خود را از تاثیرات اعمال خود کنار بکشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Similarly, it was argued that globalisation spread a company's exposure to geographical vicissitudes of local economies.
[ترجمه گوگل]به طور مشابه، بحث شد که جهانی شدن قرار گرفتن یک شرکت را در معرض نوسانات جغرافیایی اقتصادهای محلی گسترش داد
[ترجمه ترگمان]به طور مشابه، بحث شد که جهانی سازی قرار گیری شرکت را در معرض تغییرات جغرافیایی اقتصادهای محلی گسترش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Is globalisation for the few or for the many, Prime Minister?
[ترجمه گوگل]نخست وزیر، جهانی شدن برای عده قلیلی است یا برای بسیاری؟
[ترجمه ترگمان]برای چند نفر جهانی شدن است یا برای بسیاری، نخست وزیر؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Globalisation has spawned its own opposition in the form of non-governmental organisations.
[ترجمه گوگل]جهانی شدن مخالفت خود را در قالب سازمان های غیردولتی ایجاد کرده است
[ترجمه ترگمان]جهانی شدن باعث بوجود آمدن مخالفت خود به شکل سازمان های غیر دولتی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• becoming universal, making worldwide (also globalization)

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : globalize
✅️ اسم ( noun ) : globe / globalization / globular
✅️ صفت ( adjective ) : global / globular
✅️ قید ( adverb ) : globally
جهانی شدن بین المللی شدن

بپرس