global variable

/ˈɡloʊbl̩ˈveriəbl̩//ˈɡləʊbl̩ˈveərɪəbl̩/

متغیر سراسری

جمله های نمونه

1. Incrementing a global variable is 2 times slow than a local var.
[ترجمه گوگل]افزایش یک متغیر سراسری 2 برابر کندتر از متغیر محلی است
[ترجمه ترگمان]incrementing یک متغیر جهانی دو برابر کند از یک var محلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Create a global variable TEST. V a function TEST. FUN and a variable TEST. v which is dependent on function TEST. FUN as shown in Listing
[ترجمه گوگل]یک متغیر سراسری TEST ایجاد کنید V یک TEST تابع FUN و یک TEST متغیر v که به تابع TEST وابسته است FUN همانطور که در لیست نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]یک تست متغیر جهانی ایجاد کنید آزمایش تابع FUN and و یک تست متغیر v که به آزمایش تابع وابسته است FUN as
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. CHAR is a global variable which will always hold the source program being scanned.
[ترجمه گوگل]CHAR یک متغیر جهانی است که همیشه برنامه منبع در حال اسکن را نگه می دارد
[ترجمه ترگمان]CHAR یک متغیر جهانی است که همیشه برنامه منبع را در نظر می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The requestScope. body global variable, bound to the rich text control, is of type com. ibm. xsp. http. MimeMultipart.
[ترجمه گوگل]requestScope متغیر سراسری body، محدود به کنترل متن غنی، از نوع com است آی بی ام xsp http MimeMultipart
[ترجمه ترگمان]requestScope متغیر جهانی بدن، محدود به کنترل متن غنی، از نوع com ibm xsp http: MimeMultipart
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. View or modify the outer package global variable settings for the Execute Package task.
[ترجمه گوگل]تنظیمات متغیر جهانی بسته بیرونی را برای کار Execute Package مشاهده یا تغییر دهید
[ترجمه ترگمان]تنظیمات متغیر بسته خارجی برای اجرای بسته اجرا را نمایش داده یا اصلاح کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If you don't explicitly initialize a global variable, the compiler initializes it to 0.
[ترجمه گوگل]اگر به صراحت یک متغیر سراسری را مقداردهی اولیه نکنید، کامپایلر آن را به 0 مقداردهی می کند
[ترجمه ترگمان]اگر صراحتا یک متغیر سراسری را راه اندازی نکنید، کامپایلر آن را به صفر می رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Modifications js method name and global variable names to avoid naming conflicts.
[ترجمه گوگل]تغییر نام متد js و نام متغیرهای جهانی برای جلوگیری از تداخل نامگذاری
[ترجمه ترگمان]این Modifications نام روش و نام های متغیر جهانی را برای اجتناب از نامگذاری تعارضات نامگذاری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If the identifier is a global variable, declare it with no storage class ( auto storage ).
[ترجمه گوگل]اگر شناسه یک متغیر جهانی است، آن را بدون کلاس ذخیره سازی (ذخیره خودکار) اعلام کنید
[ترجمه ترگمان]اگر شناسه یک متغیر جهانی باشد، آن را بدون کلاس ذخیره سازی (ذخیره خودکار)اعلام کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Multithreading communications to use the global variable coupling causes the function to a greater degree.
[ترجمه گوگل]ارتباطات چند رشته ای برای استفاده از کوپلینگ متغیر سراسری باعث می شود که عملکرد تا حد بیشتری انجام شود
[ترجمه ترگمان]ارتباطات multithreading برای استفاده از کوپلینگ متغیر سراسری باعث می شود تابع به درجه بیشتری برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. When a global variable is referenced without the schema name, the SQL path is used to assist in the name resolution.
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک متغیر سراسری بدون نام طرحواره ارجاع داده می شود، از مسیر SQL برای کمک به تفکیک نام استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که یک متغیر جهانی بدون نام طرح به آن اشاره می شود، مسیر SQL برای کمک به تفکیک نام مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Structures such as the global variable c have a deeper level of nesting than arrays do, and their values can be explored in a similar manner.
[ترجمه گوگل]ساختارهایی مانند متغیر سراسری c نسبت به آرایه ها سطح تودرتو عمیق تری دارند و مقادیر آنها را می توان به روشی مشابه کاوش کرد
[ترجمه ترگمان]سازه های مانند متغیر جهانی c یک سطح عمیق تر از لانه را نسبت به آرایه دارند، و مقادیر آن ها را می توان به روش مشابهی بررسی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. When a global variable is referenced within a DML SQL statement or within a trigger, view or routine, a dependency on the fully-qualified global variable name is recorded for the statement or object.
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک متغیر سراسری در یک دستور DML SQL یا در یک ماشه، نمای یا روال ارجاع می‌شود، یک وابستگی به نام متغیر جهانی کاملاً واجد شرایط برای عبارت یا شیء ثبت می‌شود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که یک متغیر جهانی در یک گزاره SQL Server و یا در یک ماشه، نما یا روتین به آن اشاره می شود، وابستگی به نام متغیر جهانی کاملا واجد شرایط برای بیانیه یا موضوع ثبت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If you modify a global variable value in one function, other functions see the modified value.
[ترجمه گوگل]اگر یک مقدار متغیر جهانی را در یک تابع تغییر دهید، سایر توابع مقدار تغییر یافته را مشاهده می کنند
[ترجمه ترگمان]اگر یک مقدار متغیر جهانی را در یک تابع اصلاح کنید، توابع دیگری ارزش تغییر یافته را می بینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I left out two other methods: global variable and event object.
[ترجمه گوگل]من دو روش دیگر را کنار گذاشتم: متغیر جهانی و شی رویداد
[ترجمه ترگمان]من دو روش دیگر را کنار گذاشتم: متغیر جهانی و شی رویداد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This means that only global variables in the SQL path that were defined before the last explicit bind time stamp are considered for global variable name resolution.
[ترجمه گوگل]این به این معنی است که تنها متغیرهای سراسری در مسیر SQL که قبل از آخرین مهر زمانی صریح تعریف شده‌اند، برای وضوح نام متغیر جهانی در نظر گرفته می‌شوند
[ترجمه ترگمان]این بدان معنی است که تنها متغیرهای جهانی در مسیر SQL که قبل از آخرین پیوند صریح زمان پیوند تعریف شده بودند، برای وضوح نام متغیر جهانی در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] متغیر سراسری - متغیر همگانی ( سراسری ) - متغیری که می توان آن را در هر جای برنامه تشخیص داد. بر خلاف local variable .
[برق و الکترونیک] متغیر سراسری متغیری در برنامه ی رایانه ای که توسط هر شیء و یا زیرروال داخل برنامه قابل استفاده است .

پیشنهاد کاربران

بپرس