global

/ˈɡloʊbl̩//ˈɡləʊbl̩/

معنی: جهانی، سراسری، کروی
معانی دیگر: گرد، توپ مانند

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: globally (adv.)
(1) تعریف: having to do with the whole earth; worldwide; universal.
مترادف: universal, worldwide
متضاد: local
مشابه: far-reaching, intercontinental, planetary

- The pollution of the oceans is a global concern.
[ترجمه ب گنج جو] آلودگی و ناپاکی اقیانوسها باعث دلواپسی و نگرانی جهانی شده
|
[ترجمه گوگل] آلودگی اقیانوس ها یک نگرانی جهانی است
[ترجمه ترگمان] آلودگی اقیانوس ها یک نگرانی جهانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: taking into account all the parts that make up the whole of something.
مترادف: comprehensive, extensive, general
مشابه: exhaustive, inclusive, overall, sweeping, thorough, vast

- We need to take a global approach to taking care of our health.
[ترجمه هومن] ما بایدیک رویکرد جهانی برای مراقبت از سلامت خود درست کنیم
|
[ترجمه گوگل] ما باید یک رویکرد جهانی برای مراقبت از سلامت خود داشته باشیم
[ترجمه ترگمان] ما باید یک رویکرد جهانی برای مراقبت از سلامت خود انتخاب کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: in the shape of a globe; spherical.
مترادف: globular, spherical
مشابه: globoid, orbicular, ovate, rounded

جمله های نمونه

1. global politics
سیاست جهانی

2. a global system of communication
نظام مخابراتی در سرتاسر دنیا

3. people were afraid of the possibility of global annihilation
مردم از امکان نابودی جهان واهمه داشتند.

4. Now that we are all part of the global village, everyone becomes a neighbour.
[ترجمه گوگل]اکنون که همه ما بخشی از دهکده جهانی هستیم، همه همسایه می شوند
[ترجمه ترگمان]اکنون که ما بخشی از دهکده جهانی هستیم، همه به یک همسایه تبدیل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The company does not yet have the global reach of its bigger competitors.
[ترجمه گوگل]این شرکت هنوز به رقبای بزرگتر خود دسترسی جهانی ندارد
[ترجمه ترگمان]شرکت هنوز دسترسی جهانی به رقبای بزرگ تر خود را ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Technology has turned the world into a global village.
[ترجمه گوگل]تکنولوژی دنیا را به دهکده ای جهانی تبدیل کرده است
[ترجمه ترگمان]تکنولوژی دنیا را به یک دهکده جهانی تبدیل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Several hypotheses for global warming have been suggested.
[ترجمه گوگل]چندین فرضیه برای گرم شدن زمین پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]چندین فرضیه برای گرم شدن جهانی هوای کره زمین پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A global environmental meeting is going to be held here.
[ترجمه گوگل]قرار است یک نشست جهانی محیط زیست در اینجا برگزار شود
[ترجمه ترگمان]یک جلسه جهانی محیط زیست در اینجا برگزار خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Companies that are insensitive to global changes will lose sales.
[ترجمه گوگل]شرکت هایی که نسبت به تغییرات جهانی حساس نیستند، فروش خود را از دست خواهند داد
[ترجمه ترگمان]شرکت هایی که نسبت به تغییرات جهانی حساس هستند، فروش را از دست خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The probable result of global warming will be a rise in sea levels.
[ترجمه گوگل]نتیجه احتمالی گرمایش جهانی افزایش سطح آب دریاها خواهد بود
[ترجمه ترگمان]نتیجه احتمالی گرم شدن جهانی هوای کره زمین، افزایش سطح آب دریا خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Do a global search for 'organise' and replace it with 'organize'.
[ترجمه گوگل]یک جستجوی جهانی برای «سازمان» انجام دهید و آن را با «سازماندهی» جایگزین کنید
[ترجمه ترگمان]یک جستجوی جهانی برای سازماندهی و جایگزینی آن با سازمان انجام دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It's a global problem - what can individuals do about it?
[ترجمه گوگل]این یک مشکل جهانی است - افراد چه کاری می توانند در مورد آن انجام دهند؟
[ترجمه ترگمان]این یک مشکل جهانی است - افراد چه کاری می توانند در مورد آن انجام دهند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Scientists fear that global warming has gone beyond the point of no return.
[ترجمه گوگل]دانشمندان نگرانند که گرمایش زمین از نقطه بی بازگشت فراتر رفته است
[ترجمه ترگمان]دانشمندان می ترسند که گرم شدن جهانی هوای کره زمین فراتر از نقطه بازگشت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A global study has just been started to chart the effects of climate change.
[ترجمه گوگل]به تازگی یک مطالعه جهانی برای ترسیم اثرات تغییرات آب و هوا آغاز شده است
[ترجمه ترگمان]یک مطالعه جهانی تنها شروع به ترسیم تاثیرات تغییر آب و هوا کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جهانی (صفت)
universal, planetary, epidemic, ecumenical, global, worldwide

سراسری (صفت)
global

کروی (صفت)
spherical, orbicular, global, globular, spheral

تخصصی

[کامپیوتر] همگانی، سراسری، کلی - (1) اصطلاح کلی به معنای قلمرو بسیار گسترده بر خلاف محلی . ( 2) مربوط به متغیری که نام آن به وسیله ی برنامه ی اصلی و زیر روالهای آن قابل دسترس باشد. ( 3) نوعی عملیات کامپیوتری که ویژه ی مجموعه ی وسیعی از داده هاست. - سراسری
[برق و الکترونیک] سراسری، کلی
[ریاضیات] همه جایی، در کل، جایی، فراگیر، کروی، جامع، کلی، سرتاسری
[پلیمر] کلی، جهانی
[آمار] فراموضعی
[آب و خاک] سراسری، جهانی

انگلیسی به انگلیسی

• worldwide, universal, of the whole world; like a globe; of a globe
global means concerning or including the whole world.

پیشنهاد کاربران

مربوط به کل جهان؛ جهانی
چیزی که کل جهان را تحت تأثیر قرار می دهد یا همه جانبه است
اغلب برای توصیف پدیده ها، روندها، یا مسائلی که فراتر از مرزهای ملی هستند و نیاز به پاسخگویی بین المللی هماهنگ دارند، استفاده می شود. این یک مفهوم کلیدی در بحث های مربوط به اقتصاد، سیاست، مسائل زیست محیطی و فناوری است.
...
[مشاهده متن کامل]

مترادف: Worldwide, international, universal
متضاد: Local, regional, limited
مثال؛
Climate change is a global issue that requires international cooperation.
The company has a global presence with offices in over 50 countries.
They launched a global marketing campaign to reach customers all over the world.

جهان گستر، جهان روا
۱. جهانی ۲. ( سفر ) دور دنیا ۳. کلی ۴. کروی. گوی مانند
مثال:
The World Health Organization estimates that half of all global hearing loose can be prevented.
سازمان بهداشت جهانی براورد می کند که نیمی از تمام از دست دادنهای شنوایی ( ناشنوایی ) جهانی قابل پیشگیری است.
جهانی، کلی، سراسری
جهانی - سراسری - کروی
در روانشناسی
( دامنه ) همگانی، کلی، تعمیم یافته
در مقابل دامنه خاص، اختصاصی
جهانی
مثال: The company has a global presence with offices in multiple countries.
این شرکت با داشتن دفاتر در چند کشور، حضور جهانی دارد.
*آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
Global reach: دسترسی جهانی
در برنامه نویسی، نام متغیری است که در هر مکانی از برنامه اصلی و زیر روال های آن قابل دسترس می باشد.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : globalize
✅️ اسم ( noun ) : globe / globalization / globular
✅️ صفت ( adjective ) : global / globular
✅️ قید ( adverb ) : globally
فراگیر و کلی هم معنی میده.
جهانی
غیر انحصاری
وَ یا
Global Brief
خبرهایی کوتاه /خلاصه ی خبرها از گوشه و کنارِ جهان ( سراسر جهان )
( در رسانه ها: اخبار، روزنامه و. . . )
The Global Brief
کوتاه از جهان - کوتاه از سراسرِ جهان
( ترجمه ها یِ روزنامه ی کیهان )
عمومی
مثلا global coordinate system
سیستم مختصات عمومی
1. جهانی
2. فراگیر در جهان
گرد
جهانی بین المللی
فراگیر
رایج ( در نیا )
جهان روا
اجرای رفتارهای حزبی بصورت گلی واحرای سراسری

سراسری
جغرافیایی
در جهان
همه جانبه، که همه ی جنبه ها و زوایا را در بر می گیرد، کلی، کل نگر
Identity is a collection of beliefs. Identity is a global belief
هویت یک مجموعه از اعتقادات است. هویت یک باور کلی ( و همه جانبه نسبت به همه چیز ) میباشد
هو
جهانی، گلوبالیزاسیون به معنی جهانی شدن از این کلمه نشات گرفته است.
کل نگر
بین المللی
Global : جهانی
Global : کُلّی
Global : some�
. that affects� everything. �It �covers everything
جهان شمول
گوی مانند ، گوی سان
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٢)

بپرس