glob

/ˈɡlɑːb//ɡlɒb/

معنی: ذره کوچک، لکه، گلبول، قطره کوچک، کره کوچک
معانی دیگر: قطره ی کوچک، چکه، قطعه ی گرد، تکه، تکه ابر سرگردان در آسمان، لخته، کنجل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a small drop, ball, or blob; globule.
مشابه: bead, drop

(2) تعریف: a usu. rounded lump, scoop, or mass.

- a glob of ice cream
[ترجمه گوگل] یک گل بستنی
[ترجمه ترگمان] یک کره از بستنی،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Drains were overflowing, and globs of water clung to everything, but it had stopped raining.
[ترجمه گوگل]زهکش ها سرریز شده بود و گلوله های آب به همه چیز چسبیده بود، اما بارندگی متوقف شده بود
[ترجمه ترگمان]Drains لبریز بود و آب از آب به همه چیز چسبیده بود، اما باران بند آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Down the plughole with it, this little glob of potential life, this putative devourer of the world's resources!
[ترجمه گوگل]با آن، این کره کوچک از زندگی بالقوه، این خوارکننده فرضی منابع جهان!
[ترجمه ترگمان]این glob کوچک از حیات بالقوه، این devourer فرضی منابع جهان!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They rubbed their noses on it so that globs of anthrax green snot hung off it in the morning.
[ترجمه گوگل]آنها بینی خود را روی آن می مالیدند به طوری که در صبح گله های سبز سیاه زخم از آن آویزان می شود
[ترجمه ترگمان]آن ها بینی خود را به آن مالید تا بتواند صبح آن را پر کند و آب از آن بیرون بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The rock was coated with globs of the wretched rockweed.
[ترجمه گوگل]سنگ با گلهای علف سنگی بدبخت پوشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]این سنگ آغشته به globs بود که بر روی سنگ تاج گذاری شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Convenient heavy - duty pump dispenses a big glob of product in one easy push.
[ترجمه گوگل]پمپ سنگین و راحت، یک کره بزرگ از محصول را در یک فشار آسان پخش می کند
[ترجمه ترگمان]تزریق پمپ عوارض سنگین در یک فشار آسان، یک کره بزرگ از محصول را توزیع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is about sticky on glob in order to make stick tightly into the web.
[ترجمه گوگل]به منظور چسباندن محکم به وب، روی کره زمین چسبناک است
[ترجمه ترگمان]در مورد مربای آلو است که به طور محکم به وب می چسبد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It probably feels like a little glob of Jello under your skin.
[ترجمه گوگل]احتمالاً مانند یک کره کوچک از ژله در زیر پوست شما احساس می شود
[ترجمه ترگمان]احتمالا احساس می کنم که یک تکه کوچک زیر پوست تو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The glob * (star) matches any character or sequence of characters, including an empty sequence.
[ترجمه گوگل]glob * (ستاره) با هر شخصیت یا دنباله ای از کاراکترها، از جمله یک دنباله خالی مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان]The (ستاره)با هر کاراکتر یا توالی حروف، از جمله یک توالی خالی بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Yes, I do. Go to the Glob Hotel or the school night club?
[ترجمه گوگل]بله، من انجام می دهم به هتل گلوب یا کلوپ شبانه مدرسه بروید؟
[ترجمه ترگمان] چرا، میدونم برو هتل glob یا کلوب شبانه مدرسه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. What if the ice turns into fire glob of fire in your mouth.
[ترجمه گوگل]چه می شود اگر یخ تبدیل به کره آتش در دهان شما شود
[ترجمه ترگمان]چی میشه اگه یخ تبدیل به یه ذره آتش تو دهنت بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Go to Glob Hotel or the school night club?
[ترجمه گوگل]به هتل گلوب یا کلوپ شبانه مدرسه بروید؟
[ترجمه ترگمان]به هتل glob یا کلوب شبانه مدرسه می رفتی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Any shapes can be applied to this glob by blowing air in.
[ترجمه گوگل]هر شکلی را می توان با دمیدن هوا روی این کره اعمال کرد
[ترجمه ترگمان]هر شکلی را می توان با دمیدن هوا در این کره به کار برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Attained 65 % market share for glob top epoxy in Hong Kong and the PRC.
[ترجمه گوگل]65 درصد از سهم بازار اپوکسی برتر جهانی در هنگ کنگ و جمهوری خلق چین را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]attained ۶۵ % سهم بازار برای اپوکسی بالای کره در هنگ کنگ و جمهوری خلق چین را به خود اختصاص داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She crammed the meat into her mouth and a glob of blood trickled down the side of her face.
[ترجمه گوگل]گوشت را در دهانش کوبید و یک کره خون از کنار صورتش چکید
[ترجمه ترگمان]گوشت را در دهانش چپاند و یک تکه از خون از کنار صورتش سرازیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He speared the plantain to one side of the pan and ladled in four globs of batter.
[ترجمه گوگل]چنار را به یک طرف تابه زد و چهار گله خمیر ریخت
[ترجمه ترگمان]the را به یک طرف ماهی تابه فرو کرد و بعد چهار تکه از آن را لوله کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ذره کوچک (اسم)
ace, glob

لکه (اسم)
blotch, smut, spot, dot, glob, blur, mulct, smudge, freckle, taint, stain, smear, gall, blob, blot, nebula, pip, dirt, dapple, splotch, iron mold, smirch, smooch, soilure

گلبول (اسم)
glob, corpuscle, globule

قطره کوچک (اسم)
glob, droplet

کره کوچک (اسم)
glob, spherule

انگلیسی به انگلیسی

• drop; lump
a glob of liquid or of a soft substance is a small amount of it with a round shape; an informal word.

پیشنهاد کاربران

بپرس