معنی: نگاه از روی کینه و بغض، نگاه عاشقانه و حاکی از علاقه، خیره نگاه کردن، نگاه حسرت امیز کردنمعانی دیگر: نگاه پیروزمندانه، (از روی کینه یا طمع) نگاه کردن یا اندیشیدن، (از روی کینه یا انتقام) نگریستن، نگاه از روی کینه و بغ
فعل ناگذر ( intransitive verb )حالات: gloats, gloating, gloated
• : تعریف: to feel or express pleasure, pride, or satisfaction, often at someone else's expense. • مترادف: crow • مشابه: boast, brag, exult, preen, relish, revel, triumph, vaunt
- She gloated over her rival's defeat.
[ترجمه گوگل] او از شکست رقیب خود ابراز خوشحالی کرد [ترجمه ترگمان] با حسرت به شکست رقیب خود نگاه می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )مشتقات: gloatingly (adv.), gloater (n.)
• : تعریف: the act or emotion of gloating. • مشابه: boast, vaunt
جمله های نمونه
1. Never gloat over the ruin of your friend.
[ترجمه محسنی] هرگز از شکست دوست خود احساس پیروزی نکن
|
[ترجمه گوگل]هرگز از ویرانی دوست خود غرور نکنید [ترجمه ترگمان] هیچوقت خراب کردن دوست دوستت رو خالی نکن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. His enemies were quick to gloat at his humiliation.
[ترجمه گوگل]دشمنان او به سرعت از تحقیر او خوشحال شدند [ترجمه ترگمان]دشمنانش به سرعت به تحقیر او نگاه می کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. This is nothing to gloat about.
[ترجمه گوگل]این جای تعجب نیست [ترجمه ترگمان]این چیزی نیست که بخوای نگرانش باشی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I hope you haven't just come here to gloat.
[ترجمه گوگل]امیدوارم فقط برای شادی به اینجا نیامده باشید [ترجمه ترگمان]امیدوارم فقط برای دلسوزی به اینجا نیومدی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He likes to gloat over his own success.
[ترجمه گوگل]او دوست دارد از موفقیت خود خوشحال باشد [ترجمه ترگمان]اون دوست داره از موفقیت خودش لذت ببره [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Don't gloat,the same misfortune may happen to you one day.
[ترجمه گوگل]غصه نخور، ممکن است روزی همان بدبختی برایت پیش بیاید [ترجمه ترگمان]به من نگاه نکنید، همان بدبختی ممکن است روزی برای شما اتفاق بیفتد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I know I shouldn't gloat, but it really serves him right.
[ترجمه گوگل]من می دانم که نباید خوشحال باشم، اما واقعاً به او خدمت می کند [ترجمه ترگمان]من می دانم که نباید آن ها را ناراحت کنم، اما واقعا این کار را درست انجام می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I hate to gloat, you guys, but I told you it wouldn't work.
[ترجمه گوگل]بچه ها من از خوشحالی متنفرم، اما من به شما گفتم که کار نمی کند [ترجمه ترگمان]من از ابراز همدردی بدم میاد بچه ها اما بهتون گفتم که جواب نمیده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Jane used to gloat over other people's misfortunes.
[ترجمه گوگل]جین از بدبختی های دیگران خوشحال می شد [ترجمه ترگمان]جین عادت داشت بدبختی های دیگران را نشان دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I thought he came round to gloat and I was right.
[ترجمه گوگل]من فکر کردم که او برای شادی آمد و حق با من بود [ترجمه ترگمان]من فکر کردم اون اومد پیش من و من درست گفتم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Of course, I shall be able to gloat, having got there before the rest of the media!
[ترجمه گوگل]البته، من میتوانم خوشحال باشم، زیرا قبل از بقیه رسانهها به آنجا رسیدهام! [ترجمه ترگمان]البته، من می تونم خودم رو خالی کنم و قبل از بقیه رسانه ها اونجا باشم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. You scientists, you upholders of the social contract, gloat like other mortals when somebody makes a mistake?
[ترجمه گوگل]شما دانشمندان، شما طرفداران قرارداد اجتماعی، وقتی کسی اشتباه می کند، مانند دیگر انسان های فانی شادی می کنید؟ [ترجمه ترگمان]شما دانشمندان، شما از قرارداد اجتماعی آگاه هستید، مانند دیگر انسان های فانی که یک نفر اشتباه می کند، از این قرارداد اجتماعی لذت می برید؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It was rude to gloat too soon after being paid and embarrassing to show anger.
[ترجمه گوگل]این بی ادبی بود که خیلی زود پس از دریافت دستمزد ابراز خوشحالی کرد و نشان دادن خشم شرم آور بود [ترجمه ترگمان]خیلی گستاخانه بود که بعد از پرداخت پول و خجالت دادن به خشم، خیلی ناراحت به نظر بیایم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. It's nothing to gloat about.
[ترجمه گوگل]این چیزی برای تحسین نیست [ترجمه ترگمان]چیزی نیست که بخوای منو ناراحت کنی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• feel or express triumphant and malicious satisfaction at another's misfortune, exult when someone gloats, they show great pleasure at their own success or at other people's failure.
پیشنهاد کاربران
✨ از مجموعه لغات GRE ✨ ✍ توضیح: To show self - satisfaction in a way that is smug 😏 🔍 مترادف: Boast ✅ مثال: He couldn't help but gloat over his opponent's misfortune.
۱. شادی کردن به غم و رنج کسی ۲. دشمنکامی
۱. شاد شدن. خوشحال شدن. دل {کسی} خنک شدن از ۲. احساس غرور کردن. به خود غره شدن. به خود نازیدن. احساس شادی. احساس دل خنکی مثال: So do not let the enemies gloat over me پس اجازه نده که دشمنان بر من شاد و خوشحال بشوند. {مرا دشمن به شاد نکن}
( از شکست کسی ) ابراز خوشحالی کردن ( از شکست دادن کسی ) ابراز خوشحالی کردن جوش به دل دیگران کردن ( از شکست دیگران ) دل خنک کردن The fans are still gloating over Scotland’s victory این طرفدارها هنوز دارند ابراز خوشحالی می کنند از پیروزی اسکاتلند ... [مشاهده متن کامل]
( هنوز دارند دل خنک می کنند/هنوز دارند جوش به دل میکنند )